در دل من خاطرهای است


در دل من ، خاطره‌ای است
مثل سنگی سفید در دل دیوار
مرا با آن سر جنگ نیست ، توان جنگ نیست
خاطره سرخوشی و ناخوشی من است
هر که به چشمانم بنگرد
نمی‌تواند که آن را نبیند
نمی‌تواند که به فکر ننشیند
نمی‌تواند خاموش و غمین نگردد
توگویی به قصه‌ای تلخ گوش داده باشد
می‌دانم خدایان آدمیان را به اشیاء تبدیل می‌کنند
و می‌گذارند دل‌آگاهی آدمی زنده و آزاد بماند
تا زنده نگه دارند معجزه رنج را
بدین سان تو در من به هیات خاطره‌ای درآمدی


#آنا_آخماتووا

دیدگاه ها (۵)

‌پر کن پیاله راکاین آب آتشیندیری است ره به حال خرابم نمی برد...

بالاخره کشتی شکسته‌ی ما هم به ساحل می‌رسد و راحت می‌شویم.راح...

‌قلبم را در مجری ِ کهنه ئیپنهان می کنمدر اتاقی که دریچه ئیشن...

تفاوت اساسی و بنیادین میان مقاومت و جنگ در همینجاست. جنگ برا...

تفاوت اساسی و بنیادین میان مقاومت و جنگ در همینجاست. جنگ برا...

اوایی از گذشته بخش اول:  خاطرات زندگی با یک دکتر روانی. 001 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط