آدمی در آغوش خدا غمی نداشت پیش خدا حسرت هیچ بیش و کمی ند

آدمی در آغوش خدا غمی نداشت، پیش خدا حسرت هیچ بیش و کمی نداشت

دل از خدا برید و در زمین نشست، صد بار عاشق شد و دلش شکست

به هر طرف نگه کرد راهش بسته بود، یادش آمد یک روز دل خدا را شکسته بود...
دیدگاه ها (۱۴)

فرصتی برای آگاهیزندگی تصویریست!قلم و کاغذ و رنگش از توست.قلم...

زندگی رقص نجیبی ستکه از چشمه بودن،جاریسترقص یک شاپرک بازیگوش...

صفحه 9جزء 1ازآیه 58 تا 61به_کدامین_نام_بخوانمت یا_نورخداوندا...

به_کدامین_نام_بخوانمت یا_نورخداوندااسمت هم مانند خودت زیباست...

🌿 پست‌های ویژه 🌿🌿 در ژرفای درد، نوری پنهان است 🌿✨فصل دوم — ب...

توجه به کفویت در عشق مؤکدا واجب است

چندپارتی☆p.3چند ثانیه سکوت بین تون حکم فرما بود، مثل دنیا که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط