.... خون اشام ....

ᴾᵃʳᵗ:⁴
رفتم پیش ا.ت که دیدم ا.ت توی خواب ناله میکنم مطمئن بودم لباساشم ازیتش مینکه یکی لباسامو برداشتم لباساشو در اوردم بدنش داشت تحریکم میکرد سوتینشو دراوردم اون تتو و پرسینگش عالی بود لباسو تنش کردم شلوارام اندازش نمیشد پس تنش نکردم و رفتم یه دوش کوتاه گرفتم با بالاتنه لخت رفتم پیش ا.ت و خوابیدم
ویو ا.ت
صبح با حس خفگی از خواب بلند شدم که با صورت جئون رو به رو شدم صب کن اینجا کجاست توی فکر بودم و داشتم دیشبو مرور میکردم که
_صبح به خیر بهتری
+اهوم ولی من کجام
_خونه من
+اها میشه ولم کنی بلند شم
_نه نباید زیاد راه بری
+فقط میشینم
_کمکش کردم که روی تخت بشینه که چشمش به اینه روله روی تخت خورد
+کی لباسمو عوض کرده
با خون سردی جواب دادم
_من
+یعنی چی کی بهت اجازه داد ها تو نکنه به بدن دست زدی ها چیکار کردی (با بغض و داد)
_ششش تن صداتو بیار پایین (عربده) من برای هیچ کاری نیاز به اجازه ندارم بعدش ترجیح میدم خودتم ببینی بعد بهت دست بزنم
+با عربده ای که زد بغضم ترکید
_چیشد درد داری؟ ترسیدی؟ دکتر خبر کنم
+میشه سرم داد نزنی
_باشه ببخشید دیشب فقط لباستو عوض کردم و هیچ اتفاقی نیفتاد
+باشه خب من میرم خونه
_نمیشه نباید بلند شی
+خب الان پا نشم برای مراسم چیکار کنی
_تا موقع مراسم اینجایی خوب شدی اوکی نشدی بیخیال مراسم
+ام
_اما مما نداریم ای دکمرو بزن اگه کاری داشتی اجومه میاد منم میرم شرکت بیا اینم یه لپ تاپ و چند تا کتاب بهشون گفتم واست خوراکی بیارن
+دهنم وا مونده بود
+زیاده رویی نیست
_نه من رفتم
+بای
+بعر رفتن اون واسم کلی خوراکی اوردن کلی فیلم دیدم ولی باز حوصلم سر رفت از تخت اومدم پایین که درد بدی توی بدن پیچید و صدای اخم بلند شد که در با شدت باز شد و چهره مضترب جئون ظاهر شد
_نگفتم بلند نشو
+درد دارم(جیغ و گریه)
₩الو
_بدو بیا عمارت
₩باشه
پرش زمانی
₩سلام من نامجونم
+س..لا..م
₩بهت یه ارام بخش تزریق کردم
+بب.اش
₩بقیه هاش شل شده بود سغتشون کردم
_بهش گفتم بشینه
₩خب من برم
_به سلامت
پیش ا.ت نشتم که یهو...
#تابع_قوانین_ویسگون
لایک کنید بزارم
دیدگاه ها (۲)

... خون اشام ...

@bts_ar_my21

.... خون اشام ....

.... خون اشام ....

تکپارتی از کوک

"سرنوشت "p,28..ویو کوک *.با این حرفم جیهوپ اومد بغلم کرد ......

پارت ۶ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط