... خون اشام ...
ᴾᵃʳᵗ:⁵
پیش ا.ت نشتم که یهو گوشیم تک زنگ خورد شماره ناشناس بود زنگ زدم که
*مشترک مورد نظر در شبکه موجود نیست
_مشکوک شدم یعنی کی میتونه باشه زنگ زدم به جیمین
×الو شما (خواب الود بود چون2شب بود)
_جیمین
×بله داداش چیشده
_یکی با سیمکارت یک بار مصرف زنگ زد
×بفرص رذیابی کنم
_سیمکارتو سوزونده
×فا* اگه دوباره زنگ زد بگو
_هوم باشه فعلا
×هوم بای
_فکرم مشغول شماره بود که صدای سرفه ا.ت اوم واسش اب بردم
_خوبی بیا اب بخور
ابو خورد و لب زد
متاسفم
_چرا
باید یه حرفتون گوش میدادم
_خنگی دیگه
نگاه بدی یهش کرذ
_وا چته داری با چشات منو میخوری
خوشمزه نیستی تا بخورمت
_مگه خوردیش
ر.ر.راستی مراسم مد کیه
_2روز دیگه
اها پس من فردا بر میگردم خونه خودم
_هنوز خوب نشدی
مهم نی
_فرداهم بمدن
باشه
(فردا)
از خواب پا شدم کم کم میتونستم راه برم خواستم برم پایین که اخرین اتاق نظرمو جلب کرد رفتم سمتش خواستم درو باز کنم که
_چیکار میکنی
وای سکته کردم
_ورود به این اتاق ممنوعه
باشه
_برو صبحانه ذو بخور الان منم میام
باشه
وقتی رفتم پایین با دیدن خونش تعجب کردم چقد بزرگ و خوش سلیقه رفتم سمت اتاقی که انگار آشپز خانه بود
*صبح بخیر خانم برای صبحانه چی میل دارید
شیر موز
*بله چشم
یکیشون لیوانو برداشت که از دستش افتاد خواست برش داره که
ولش کن برو یه پارچه بیار
*چشم
اون رفت منم یواش یواش داشتم جم میکردم که
_چرا تو جمع میکنی
بهش نگا کردم
همین اخخخخ
_چیشد بریدی
اوم
_با دید خون حالم داشت بد میشد
_اجوما(داد)
*بله
_دستشو پانسمان کن
*چشم
_سریع رفتم بالا تا یکم خون بخورم
چرا انقد عجیب بود اجوما دستمو پانسمان کرد و شیر موزمو اورد در حال خوردن بودم که کوک اومدو رو مبل نشست گوشیش دستش بو
_چی میخوری
شیر موز
_چی(داد)
چته
_اونو بده من
نمیدم همشو سر کشیدم
_چرا خوردیش چرا لعنتی
مگه بچه ای(خنده)
_چه ربطی داره
بعد سوالی که پرسید هول شدم .....
#تابع_قوانین_ویسگون
#فیک #BTS #لایک_کنید
پیش ا.ت نشتم که یهو گوشیم تک زنگ خورد شماره ناشناس بود زنگ زدم که
*مشترک مورد نظر در شبکه موجود نیست
_مشکوک شدم یعنی کی میتونه باشه زنگ زدم به جیمین
×الو شما (خواب الود بود چون2شب بود)
_جیمین
×بله داداش چیشده
_یکی با سیمکارت یک بار مصرف زنگ زد
×بفرص رذیابی کنم
_سیمکارتو سوزونده
×فا* اگه دوباره زنگ زد بگو
_هوم باشه فعلا
×هوم بای
_فکرم مشغول شماره بود که صدای سرفه ا.ت اوم واسش اب بردم
_خوبی بیا اب بخور
ابو خورد و لب زد
متاسفم
_چرا
باید یه حرفتون گوش میدادم
_خنگی دیگه
نگاه بدی یهش کرذ
_وا چته داری با چشات منو میخوری
خوشمزه نیستی تا بخورمت
_مگه خوردیش
ر.ر.راستی مراسم مد کیه
_2روز دیگه
اها پس من فردا بر میگردم خونه خودم
_هنوز خوب نشدی
مهم نی
_فرداهم بمدن
باشه
(فردا)
از خواب پا شدم کم کم میتونستم راه برم خواستم برم پایین که اخرین اتاق نظرمو جلب کرد رفتم سمتش خواستم درو باز کنم که
_چیکار میکنی
وای سکته کردم
_ورود به این اتاق ممنوعه
باشه
_برو صبحانه ذو بخور الان منم میام
باشه
وقتی رفتم پایین با دیدن خونش تعجب کردم چقد بزرگ و خوش سلیقه رفتم سمت اتاقی که انگار آشپز خانه بود
*صبح بخیر خانم برای صبحانه چی میل دارید
شیر موز
*بله چشم
یکیشون لیوانو برداشت که از دستش افتاد خواست برش داره که
ولش کن برو یه پارچه بیار
*چشم
اون رفت منم یواش یواش داشتم جم میکردم که
_چرا تو جمع میکنی
بهش نگا کردم
همین اخخخخ
_چیشد بریدی
اوم
_با دید خون حالم داشت بد میشد
_اجوما(داد)
*بله
_دستشو پانسمان کن
*چشم
_سریع رفتم بالا تا یکم خون بخورم
چرا انقد عجیب بود اجوما دستمو پانسمان کرد و شیر موزمو اورد در حال خوردن بودم که کوک اومدو رو مبل نشست گوشیش دستش بو
_چی میخوری
شیر موز
_چی(داد)
چته
_اونو بده من
نمیدم همشو سر کشیدم
_چرا خوردیش چرا لعنتی
مگه بچه ای(خنده)
_چه ربطی داره
بعد سوالی که پرسید هول شدم .....
#تابع_قوانین_ویسگون
#فیک #BTS #لایک_کنید
۳.۳k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.