گر چه روزی تیره تر از شام غم باشد مرا

گر چه روزی تیره تر از شام غم باشد مرا
در دل روشن صفای صبحدم باشد مرا

زرپرستی خواب راحت را ز نرگس دور کرد
صرف عشرت می کنم گر یک درم باشد مرا

خواهش دل هر چه کمتر شادی جان بیشتر
تا دلی بی آرزو باشد چه غم باشد مرا

در کنار من ز گرمی بر کناری ایدریغ
وصل و هجران غم و شادی به هم باشد مرا

در خروش آیم چو بینم کج نهادی های خلق
جویبارم ناله از هر پیچ و خم باشد مرا

گر چه در کارم چو انجم عقده ها باشد رهی
چهره بگشاده ای چون صبحدم باشد مرا
دیدگاه ها (۲)

گفتم دوش عشق را ای تو قرین و یار منهیچ مباش یک نفس غایب از ا...

دیگر اگر عریان شوی ، چون شاخه ای لرزان شویدر اشکها غلتان شوی...

مرا گویی که چونی؟ چونم ای دوست جگر پر درد و دل پر خونم ای دو...

تو آدم خوبه زندگی خودت باش...می گویند با هر کس باید مثل خودش...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_هشتمچون #شفق گر چه مرا باده ز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط