بعضی شبها هوس هم آغوشی ات

بعضـی شَبـــها ، هــَـوَسِ هَم آغـــوشـی اَت...
دیوانــِه اَم می کُنَد !
به خــُود می پیچَم ...
مـن ، شاهِ خودم هَستَم ...
تَن به هیچ آغوشی نِمی دَهم... وقتی نیستی ؛
زانوهایم را بغل میگیرم ..
تا همه بدانند ، "آغوشـــــــــــــــــــم جای هر کسی نیست...!
دیدگاه ها (۲)

عشقم سلام...مے دونم میاے پستما میخونے و سکوت مےکنے ولے من ...

عشقم سلام...مے دونم میاے پستما میخونے و سکوت مےکنے ولے من ...

سودای تو را دارم من از دلو از جانم ، گفتند که پیدا شو دیدند ...

ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺳﺮﺩﯼ ﻣﻜﻦﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﻋﺸﻖ ، ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻣﻜﻦ! ...ﻻﻑ ﻣﺮﺩﯼ ﻣ...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

بخاطر چی می گم کمپ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط