pr4
pr4
همه به کوک و ا.ت نگاه میکردن یهو شوگا گف با داد هاااااااا شما دوتا چه غلطی کردین؟؟
تهونگ گف ا.ت گناهی نداره کوک داش از قدرتش استفاده میکرد
شوگا گف حالا هر چی به هر حال کوک میخوای چیکار کنی الان ؟؟( اینم با داد )
کوک گف ولی من هیچی یادم نمیاد ا.ت تو هم همین طور مگه نه ؟؟؟
ا.ت چیزی نگف
ا.ت ویو
ای وای حالا چیکار کنم کوک چیمیشه ؟
گفتم نه منم چیزی یادم نمیاد .
]]]]]]]][[[[[]]]]]]]]
همه با اضطراب همو نگاه میکردن و نمیدونستن چیکار کنن جین گف همون چیزی یادمون نمیاد پس فراموشش کنین تهیونگ تو هم دیگه انقدر همه چی رو لو نده فهمیدی ؟؟؟
تهیونگ خجالت کشید و گف به من چهههه
روز به روال عادی گذشت که صبح فردا ا.ت یه خواب دیگه دیده بودد .
همه رفتن صبحانه بخورن که یهو کوک گف بسه دیگه چقدر میخواین بمونین خونه ی من برین خونه ی خودتو مگه خونه ندارین؟؟؟
جیمین گف چیه بودجه کم اووردی و تعدادمون زیاده یا ازمون خسه شدی؟
تهیونگ گف هی بیخود چرا حرف میزنی ؟
جین گف واقا دلت میاد کسی به زیباییه من رو از خونت بیرون کنیی؟
ا.ت گف بسه بسهههه گوش کنینی من دیشب خواب دیدم به انبار اسلحه هاتون حمله کردن بهتره بریناونجا
شوگا گف همه جا کم بود اونم انبار اسلحه هااا؟
ا.ت گف من نمیدونم
جی هوپ گف بهتره هممون بریم یکی هم بمونه اینجا پیش ا.ت
ا.ت گف نمیخواد من خودم پدر دارم
جیمین گف نه بهتره اینجا بمونی چون ممکنه برای تو مشکلی پیش بیاد من میمونم شما ها برین
تهیونگ گف بهتره چند تا جن هم بفرستی همراهمون که کمکمون کنن حد اقل جای تو
جیمین چپ چپ به تهیوگ نیگا کرد بعد شوگا گف نه فکر خوبیه چند تا جن بده همین الان میریم
جیمین گف مگه الکیه الان دو روزه خون نخوردم یکم طول میکشه بعد چشاشو بست و تمرکز کرد بعد چشاشو باز کرد و ۲۰ تا جن پشت سرش ظاهر شدن
( راستی جن احظار کردن واسش آسونه ولی اینکه کاری کنه بقیه هم اونا رو ببینن سخته یکم براش )
جیمین گف بیاین اینا به حرفای شما گوش میدن فقط بهشون بگید یکم سریع تر بیان که مردم عادی نترسند.
جین و شوگا و جیهوپ و جینگ کوک و تهیونگ هرکدوم سوار ماشیناشون شدن و راه افتادن و قبل رفتن جین گف ما حد اقل ۵ روز اونجا میمونیم که مطمئن بشیم بعد برمیگردیم راستی ا.ت تو این ۵ روز همین جا بمون اوکی؟
ا.ت گف باشه 😒
همه رفتن ا.ت داخل یه لیوان نقره آب یخ ریخت و اومد سر میز و داشت اونو میخورد که جیمین گف خب خب حالا چیکار کنیم من عادت دارم که جایی که میخوابم تا ده متریش پر جنو روحو شبحو اینا باشه چیکار کنیم ؟
ا.ت چشاش باز شد گف چیییی منو اون خنگولا پیش یه ارباب جن گذاشتن و رفتن و انتظار دارن زنده بمونم ؟؟؟؟؟( با داد)
جیمین زد زیر خنده همین جوری داشت قهقهه میزد
همه به کوک و ا.ت نگاه میکردن یهو شوگا گف با داد هاااااااا شما دوتا چه غلطی کردین؟؟
تهونگ گف ا.ت گناهی نداره کوک داش از قدرتش استفاده میکرد
شوگا گف حالا هر چی به هر حال کوک میخوای چیکار کنی الان ؟؟( اینم با داد )
کوک گف ولی من هیچی یادم نمیاد ا.ت تو هم همین طور مگه نه ؟؟؟
ا.ت چیزی نگف
ا.ت ویو
ای وای حالا چیکار کنم کوک چیمیشه ؟
گفتم نه منم چیزی یادم نمیاد .
]]]]]]]][[[[[]]]]]]]]
همه با اضطراب همو نگاه میکردن و نمیدونستن چیکار کنن جین گف همون چیزی یادمون نمیاد پس فراموشش کنین تهیونگ تو هم دیگه انقدر همه چی رو لو نده فهمیدی ؟؟؟
تهیونگ خجالت کشید و گف به من چهههه
روز به روال عادی گذشت که صبح فردا ا.ت یه خواب دیگه دیده بودد .
همه رفتن صبحانه بخورن که یهو کوک گف بسه دیگه چقدر میخواین بمونین خونه ی من برین خونه ی خودتو مگه خونه ندارین؟؟؟
جیمین گف چیه بودجه کم اووردی و تعدادمون زیاده یا ازمون خسه شدی؟
تهیونگ گف هی بیخود چرا حرف میزنی ؟
جین گف واقا دلت میاد کسی به زیباییه من رو از خونت بیرون کنیی؟
ا.ت گف بسه بسهههه گوش کنینی من دیشب خواب دیدم به انبار اسلحه هاتون حمله کردن بهتره بریناونجا
شوگا گف همه جا کم بود اونم انبار اسلحه هااا؟
ا.ت گف من نمیدونم
جی هوپ گف بهتره هممون بریم یکی هم بمونه اینجا پیش ا.ت
ا.ت گف نمیخواد من خودم پدر دارم
جیمین گف نه بهتره اینجا بمونی چون ممکنه برای تو مشکلی پیش بیاد من میمونم شما ها برین
تهیونگ گف بهتره چند تا جن هم بفرستی همراهمون که کمکمون کنن حد اقل جای تو
جیمین چپ چپ به تهیوگ نیگا کرد بعد شوگا گف نه فکر خوبیه چند تا جن بده همین الان میریم
جیمین گف مگه الکیه الان دو روزه خون نخوردم یکم طول میکشه بعد چشاشو بست و تمرکز کرد بعد چشاشو باز کرد و ۲۰ تا جن پشت سرش ظاهر شدن
( راستی جن احظار کردن واسش آسونه ولی اینکه کاری کنه بقیه هم اونا رو ببینن سخته یکم براش )
جیمین گف بیاین اینا به حرفای شما گوش میدن فقط بهشون بگید یکم سریع تر بیان که مردم عادی نترسند.
جین و شوگا و جیهوپ و جینگ کوک و تهیونگ هرکدوم سوار ماشیناشون شدن و راه افتادن و قبل رفتن جین گف ما حد اقل ۵ روز اونجا میمونیم که مطمئن بشیم بعد برمیگردیم راستی ا.ت تو این ۵ روز همین جا بمون اوکی؟
ا.ت گف باشه 😒
همه رفتن ا.ت داخل یه لیوان نقره آب یخ ریخت و اومد سر میز و داشت اونو میخورد که جیمین گف خب خب حالا چیکار کنیم من عادت دارم که جایی که میخوابم تا ده متریش پر جنو روحو شبحو اینا باشه چیکار کنیم ؟
ا.ت چشاش باز شد گف چیییی منو اون خنگولا پیش یه ارباب جن گذاشتن و رفتن و انتظار دارن زنده بمونم ؟؟؟؟؟( با داد)
جیمین زد زیر خنده همین جوری داشت قهقهه میزد
۷.۳k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.