من هیچوقت دختر لوس بابام نبودم هیچوقت قبل خواب منتظر بو

من هیچوقت دخترِ لوس بابام نبودم، هیچوقت قبل خواب منتظر بوس مامانم نبودم، همیشه خودم بودم و خودم، هروقت که درد داشتم، تنهایی گشتم دنبال درمانش، هربار که زخمی شدم، تنهایی بستمش، حتی اگه دوایی پیدا نمیکردم براش، بازم تنهایی منتظر می موندم تا زمان بگذره و خودش ترمیم بشه. ولی می‌دونی، یه سری زخما منتظرن، منتظرن که با یه اتفاق کوچیک دوباره سر باز کنن، تا دوباره مثل روز اول زهرشونو بریزن تو جونت، نمی‌دونی چقدر دلم می خواست هر اتفاقی که می افتاد بپرم بغل بابام و اشک بریزم، دلم می‌خواست شبا قبل خواب وقتی مامانم میومد ببوستم، اشک رو گونه ام رو حس می‌کرد و تا صبح کنارم می‌خوابید که احساس تنهایی نکنم، اینجوری شاید زخما به خودشون اجازه نمی‌دادن هر بار با کوچیک ترین چیزا سر باز کنن...🖤

#روز_دختر_مبارک
#برای_ستاره 😊
#دلنویس
#دخترونه
#سیاه_و_سفید
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉
#𝒋𝒂𝒅𝒐𝒐𝒈𝒂𝒓𖣘
#𝑺𝒉𝒐𝒈𝒉𝒆𝑵𝒂𝒇𝒂𝒔
دیدگاه ها (۰)

تا به حال كسي را اينگونه دوست داشته اي؟!لطيف و عميق و عاشقان...

خدا خالق همه چیزِ و درش شکی نیست .اما خدا یکی رو خیلی خاص و ...

‏شفیعی کدکنی حرفای قشنگ‌ زیاد زده اما یکی از بهتریناش اینه ب...

نوشته بود دختری که عاشق شده،انگار مادر شده...و خواستم بگم چق...

غرور اسلیترینی (فصل 2)P4

...بیا باهم فرار کنیم...پارت 1

ندیمه عمارت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط