کپشن فوق العاده👌🏼پیشنهاد میکنم بخونید🧡🧸
تولد پنج سالگیم مادر بزرگم یه کادو متفاوت بهم داد
یه عروسک زیبا و دوست داشتنی باموهای بلند ومجعد،چشمهای درشت ومژه های برگشته ومشکی،یه پیراهن پرنسسی وخوشگلم تنش بود
از همه هیجان انگیزتراین بودکه کف دست راستشو که فشار میدادی میخندید وکف دست چپشوفشارمیدادی گریه میکرد
از اونروز اون عروسک همه وجود من شد
خیلی دوستش داشتم همدم تنهایی هام بود
امایه اشکالی وجود داشت ....همیشه دست چپ و راستشو اشتباه میکردم.
من دلم میخواست همیشه بخنده اما دست چپشو فشار میدادم
من اشتباه میکردم اما تاوان اشتباه منو اون میداد.....
اوایل ناراحت میشدم اما کم کم برام بی اهمیت شد
سال بعدشم پدرم یه عروسک خوشگلتر و بزرگتر برام خرید و عروسک قدیمی که همه اش گریه میکرد رفت تو گنجه
اونروزها پدرم بغلم میکرد و زیرگلومو قلقلک میداد ومیگفت بخند عروسک بابا ومن با تمام وجود واز ته قلبم میخندیدم
اون روزهای بچگی عروسک بودن قشنگ بود.....
اون روزها عروسک بابا بودم.....
بابا میدونست که چطوری عروسکشو بخندونه.....
هفته گذشته توگنجه مادرم میون هزار تا خرت و پرت عروسک مادر بزرگ خدابیامرزو پیدا کردم .بی اختیار کف دستشو فشار دادم ....اما هیچ صدایی نیومد.
بغل گرفتم و بوسیدمش زیرگوشش آهسته گفتم منو ببخش که گریه تو درمیاوردم....
آه تو دامنم رو گرفت......
منم شدم عروسکی که خیلیا گریه شو درآوردن ......
منو ببخش عروسک
منو ببخش
#پرستو_رها
#عاشقانه_منو_آقامون👫🏻
#دلنوشته_توت_فرنگی🍓🌸
#دلبرون🦋☁️
#کُنج_دلبر🧡🎀🌱
#فان_توت_فرنگی🥳
#توت_فرنگی_خوشحال🌺
#توت_فرنگی_غمگین🥀
#هشتک_توت_فرنگی🧤
یه عروسک زیبا و دوست داشتنی باموهای بلند ومجعد،چشمهای درشت ومژه های برگشته ومشکی،یه پیراهن پرنسسی وخوشگلم تنش بود
از همه هیجان انگیزتراین بودکه کف دست راستشو که فشار میدادی میخندید وکف دست چپشوفشارمیدادی گریه میکرد
از اونروز اون عروسک همه وجود من شد
خیلی دوستش داشتم همدم تنهایی هام بود
امایه اشکالی وجود داشت ....همیشه دست چپ و راستشو اشتباه میکردم.
من دلم میخواست همیشه بخنده اما دست چپشو فشار میدادم
من اشتباه میکردم اما تاوان اشتباه منو اون میداد.....
اوایل ناراحت میشدم اما کم کم برام بی اهمیت شد
سال بعدشم پدرم یه عروسک خوشگلتر و بزرگتر برام خرید و عروسک قدیمی که همه اش گریه میکرد رفت تو گنجه
اونروزها پدرم بغلم میکرد و زیرگلومو قلقلک میداد ومیگفت بخند عروسک بابا ومن با تمام وجود واز ته قلبم میخندیدم
اون روزهای بچگی عروسک بودن قشنگ بود.....
اون روزها عروسک بابا بودم.....
بابا میدونست که چطوری عروسکشو بخندونه.....
هفته گذشته توگنجه مادرم میون هزار تا خرت و پرت عروسک مادر بزرگ خدابیامرزو پیدا کردم .بی اختیار کف دستشو فشار دادم ....اما هیچ صدایی نیومد.
بغل گرفتم و بوسیدمش زیرگوشش آهسته گفتم منو ببخش که گریه تو درمیاوردم....
آه تو دامنم رو گرفت......
منم شدم عروسکی که خیلیا گریه شو درآوردن ......
منو ببخش عروسک
منو ببخش
#پرستو_رها
#عاشقانه_منو_آقامون👫🏻
#دلنوشته_توت_فرنگی🍓🌸
#دلبرون🦋☁️
#کُنج_دلبر🧡🎀🌱
#فان_توت_فرنگی🥳
#توت_فرنگی_خوشحال🌺
#توت_فرنگی_غمگین🥀
#هشتک_توت_فرنگی🧤
۳.۰k
۳۱ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.