چند در کوی تو با خاک برابر باشم

"چند در کوی تو با خاک برابر باشم
چند پا مال جفای تو ستمگر باشم
چند پیش تو ، به قدر از همه کمتر باشم
از تو چند ای بت بدکیش مکدر باشم
می‌روم تا به سجود بت دیگر باشم
باز اگر سجده کنم پیش تو کافر باشم
خود بگو کز تو کشم ناز و تغافل تا کی
طاقتم نیست از این بیش تحمل تا کی
سبزه دامن نسرین ترا بنده شوم
ابتدای خط مشکین ترا بنده شوم
چین بر ابرو زدن و کین ترا بنده شوم
گره ابروی پرچین ترا بنده شوم"

😔💔
دیدگاه ها (۱)

"شوقِ دیدارِ تو را دارم که بیدارم هنوز ،ماهِ من! هر شب تو را...

"چارهٔ من کن و مگذار که بیچاره شومسر خود گیرم و از کوی تو آو...

"دل گفت خریدار گل روی تو باشمدلبسته ی آن رشته ی گیسوی تو باش...

"چشم و ابرو و رخ یار چه زیباست ولیمن گرفتار لب و فتنه ی یک خ...

از سر کوی تو با دیده تر خواهم رفت چهره آلوده به خوناب جگر خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط