چاره من کن و مگذار که بیچاره شوم

"چارهٔ من کن و مگذار که بیچاره شوم
سر خود گیرم و از کوی تو آواره شوم
از سر کوی تو با دیده تر خواهم رفت
چهره آلوده به خوناب جگر خواهم رفت
تا نظر می‌کنی از پیش نظر خواهم رفت
گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت
نه که این بار چو هر بار دگر خواهم رفت
نیست بازآمدنم باز اگر خواهم رفت
از جفای تو من زار چو رفتم ، رفتم
لطف کن لطف که این بار چو رفتم ، رفتم"

😔💔
دیدگاه ها (۱)

"کیستی در دل شب نام تو نجوای من است؟نیستی و همه شب عشق،تمنای...

وقتی پرستو از سفر آهنگ میزدآیینه ی شفاف قلبم زنگ میزدصبرم کف...

"شوقِ دیدارِ تو را دارم که بیدارم هنوز ،ماهِ من! هر شب تو را...

"چند در کوی تو با خاک برابر باشمچند پا مال جفای تو ستمگر باش...

از سر کوی تو با دیده تر خواهم رفت چهره آلوده به خوناب جگر خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط