پارت۱۲
پارت۱۲
ویو تهیونگ صبح ساعت ۹
_از خواب بیدار شدم دیدم گوشیم داره زنگ میخوره
_الو جین چیه
&الو رعیس استراریه ماموریت داریم سریع بیاین حیمین حواسش به جونگ کوک هست
_باشه الان خودمو میرسونم رفتم سریع لباس پوشیدم و رفتم پیشونی جونگ کوک رو طوری که بیدار نشه بوسیدم و سریع رفتم سمت عملیات
ویو کوک
+بیدار شدم دیدم دیدم تهیونگ نی شوکه شده بودم که جیمینو دیدم
۰سلام جونگ کوکی تهیونگ رفته سرکار من اومدم پیشت حواسم بهت باشه
+ولی چجوری تونست من و تو این وضعیت ول کنه گفت نمیره سرکار
۰جونگ کوک مافیا بودن سخته یهو میگن باید بیای
۰تهیونگ بهم گفت بهش نگم رفته عملیات چون استرس براش بوجود میاد
۰خب خب حالا بیا بلندت کنم ببرمت صبحونه بخوری جون بگیری
(بچه ها مردم از بس تایپ کردم دیگه دوتا گذاشتم دیه مردم)
ویو تهیونگ صبح ساعت ۹
_از خواب بیدار شدم دیدم گوشیم داره زنگ میخوره
_الو جین چیه
&الو رعیس استراریه ماموریت داریم سریع بیاین حیمین حواسش به جونگ کوک هست
_باشه الان خودمو میرسونم رفتم سریع لباس پوشیدم و رفتم پیشونی جونگ کوک رو طوری که بیدار نشه بوسیدم و سریع رفتم سمت عملیات
ویو کوک
+بیدار شدم دیدم دیدم تهیونگ نی شوکه شده بودم که جیمینو دیدم
۰سلام جونگ کوکی تهیونگ رفته سرکار من اومدم پیشت حواسم بهت باشه
+ولی چجوری تونست من و تو این وضعیت ول کنه گفت نمیره سرکار
۰جونگ کوک مافیا بودن سخته یهو میگن باید بیای
۰تهیونگ بهم گفت بهش نگم رفته عملیات چون استرس براش بوجود میاد
۰خب خب حالا بیا بلندت کنم ببرمت صبحونه بخوری جون بگیری
(بچه ها مردم از بس تایپ کردم دیگه دوتا گذاشتم دیه مردم)
۵.۹k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.