beautiful vampire 🍷
beautiful vampire 🍷
خون اشام زیبا🍷
انچه گذشت
پ.ک: کوک هیچ چیزی مهم تر از سلامتی تو و ات نیست پس به چیزی فکر نکنید و همونجا بمونید
part²⁴
کوک ویو
وقتی پدرم گفت یونا برگشته از تصمیمی که گرفته بودم مطمئن تر شدم
با ات به هتل رفتیم چند شب بی نظیری اونجا گذروندیم
بعد از چند روز پدرم زنگ زد
پ.ک:کوک پسرم؟
_بله پدر؟
پ.ک:میتونید برگردید یونا رو گرفتیم
_واقعا؟
پ.ک :اره میتونید با خیال راحت بیاید
_باشه پدر ممنون
(پایان مکالمه)
_عزیزم؟
+جانم؟
_بیا یه لحظه لطفا
+اومدم..........جانم چی شده
_الان پدرم زنگ زد گفت یونا رو گرفتن میتونیم برگردیم😊(گایز قبلا هم گفته بودم استیکر ها نشونه حالت های صورتشونه)
+باشه پس من میرم وسایل ها رو جمع کنم
_کمک نمیخوای؟
+نه عزیزم خودم جمع میکنم
_باشه بیب کم خواستی بگو
+اوهوم😊
ات وسایل هارو جمع کرد منم با اسرار زیاد کمکش کردم چون همش میگفت کمک نمیخواد و فلان و بَهمان ولی باز من کمکش کردم
وسایل ها رو جمع کردیم و گذاشتیم تو ماشین و به سمت سئول حرکت کردیم
توی راه ات به کیوت ترین حالت ممکن خوابیده بود
این صورت بی نقصش ،بدن خوش فرمش ،مو های قهوه ای رنگش ،چشم های به رنگ عسلش که با هر رنگ لباسی که میپوشه عوض میشه ،پوست سفیدش ،لب های به رنگ شرابش،مژه های بلندش و هزاران هزار ویژگی دیگش که باعث میشه این موضوع خیلی ذهنم رو درگیر کنه
باید بهترین انتخاب رو بکنم
بعد از مدتی ات از خواب بیدار شد
_بیدار شدی عزیزم؟
+اوهوم ......... کجاییم؟(خواب الود)
_یکم دیگه میرسیم.....ات میشه یه چیزی بپرسم؟
+البته بپرس؟
_خب..... نظرت چیه هفته بعد به یه مسافرت بریم؟
+ما که تازه از مسافرت برگشتیم
_اره خب ولی دوست دارم بازم بریم
+باشه هر جور تو بگی😁😁
_هورااااااا
+😂😂
یکم بعد رسیدیم جلوی خونه ات
ات ویو
خواستم پیاده بشم که کوک گفت
_داری میری؟
+نرم؟
_چیزی یادت نرفته؟
تازه متوجه منظورش شدم پس رفتم سمتش و یه ب.و.س.ه کوچولو روی ل.بش گذاشتم
_حالا شد
+مسخره😄😄
از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل
خیلی خسته بودم پس سریع روی تختم ولو شدم و ساعت رو برای ۶ روی زنگگذاشتم وسریع خوابیدم
گوشیم به صدا در اومد
از خواب بیدار شدم و کار های لازم رو انجام دادم
از اتاقم بیرون اومدم که با حرف بابا متوقف شدم............
میدونم خیلی مرض دارم ولی باید یه اشتیاقی داشته باشه دیگه
شرط ها
۱۰ لایک
۱۰ کامنت
سریع برسونید که بزارم پارت جدیدو😁😁
خون اشام زیبا🍷
انچه گذشت
پ.ک: کوک هیچ چیزی مهم تر از سلامتی تو و ات نیست پس به چیزی فکر نکنید و همونجا بمونید
part²⁴
کوک ویو
وقتی پدرم گفت یونا برگشته از تصمیمی که گرفته بودم مطمئن تر شدم
با ات به هتل رفتیم چند شب بی نظیری اونجا گذروندیم
بعد از چند روز پدرم زنگ زد
پ.ک:کوک پسرم؟
_بله پدر؟
پ.ک:میتونید برگردید یونا رو گرفتیم
_واقعا؟
پ.ک :اره میتونید با خیال راحت بیاید
_باشه پدر ممنون
(پایان مکالمه)
_عزیزم؟
+جانم؟
_بیا یه لحظه لطفا
+اومدم..........جانم چی شده
_الان پدرم زنگ زد گفت یونا رو گرفتن میتونیم برگردیم😊(گایز قبلا هم گفته بودم استیکر ها نشونه حالت های صورتشونه)
+باشه پس من میرم وسایل ها رو جمع کنم
_کمک نمیخوای؟
+نه عزیزم خودم جمع میکنم
_باشه بیب کم خواستی بگو
+اوهوم😊
ات وسایل هارو جمع کرد منم با اسرار زیاد کمکش کردم چون همش میگفت کمک نمیخواد و فلان و بَهمان ولی باز من کمکش کردم
وسایل ها رو جمع کردیم و گذاشتیم تو ماشین و به سمت سئول حرکت کردیم
توی راه ات به کیوت ترین حالت ممکن خوابیده بود
این صورت بی نقصش ،بدن خوش فرمش ،مو های قهوه ای رنگش ،چشم های به رنگ عسلش که با هر رنگ لباسی که میپوشه عوض میشه ،پوست سفیدش ،لب های به رنگ شرابش،مژه های بلندش و هزاران هزار ویژگی دیگش که باعث میشه این موضوع خیلی ذهنم رو درگیر کنه
باید بهترین انتخاب رو بکنم
بعد از مدتی ات از خواب بیدار شد
_بیدار شدی عزیزم؟
+اوهوم ......... کجاییم؟(خواب الود)
_یکم دیگه میرسیم.....ات میشه یه چیزی بپرسم؟
+البته بپرس؟
_خب..... نظرت چیه هفته بعد به یه مسافرت بریم؟
+ما که تازه از مسافرت برگشتیم
_اره خب ولی دوست دارم بازم بریم
+باشه هر جور تو بگی😁😁
_هورااااااا
+😂😂
یکم بعد رسیدیم جلوی خونه ات
ات ویو
خواستم پیاده بشم که کوک گفت
_داری میری؟
+نرم؟
_چیزی یادت نرفته؟
تازه متوجه منظورش شدم پس رفتم سمتش و یه ب.و.س.ه کوچولو روی ل.بش گذاشتم
_حالا شد
+مسخره😄😄
از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل
خیلی خسته بودم پس سریع روی تختم ولو شدم و ساعت رو برای ۶ روی زنگگذاشتم وسریع خوابیدم
گوشیم به صدا در اومد
از خواب بیدار شدم و کار های لازم رو انجام دادم
از اتاقم بیرون اومدم که با حرف بابا متوقف شدم............
میدونم خیلی مرض دارم ولی باید یه اشتیاقی داشته باشه دیگه
شرط ها
۱۰ لایک
۱۰ کامنت
سریع برسونید که بزارم پارت جدیدو😁😁
۳.۹k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.