نامخاندان جئون

نام:خاندان جئون

PART:6

دیدم کسی نیست

ا.ت:ما اومدیم خونه

کسی جواب نداد جونگ کوک اومد داخل و وسایلارو گذاشت آشپز خونه و اومد بیرون و رو مبل نشست

جونگ کوک:آخیش راحت شدم بقیه کجان؟
ا.ت:نمیدونم الان زنگ میزنم به مامانم
جونگ کوک:باشه

زنگ زدم به مامانم و جواب داد

ا.ت:الو سلام مامان

م.ت:سلام ا.ت

ا.ت:کجایین مامان؟

م.ت:عزیزم شرمندم یک کار خیلی مهم برامون پیش اومد میخوایم بریم آمریکا الانم یک هتل کنار فرودگاه گرفتیم تا فردا زود بریم فرودگاه

ا.ت:چرا بهمون خبر ندادین؟

م.ت:دخترم گفتم که یهویی شد و ماهم نمیخواستیم مزاحم خوشگذرونیتون بشیم

ا.ت:هوفف باشه حالا چرا رفتین هتل؟

م.ت:چون که خونه از فرودگاه خیلی دور بود کلی طول می‌کشید که برسیم فرودگاه و ممکن بود به ترافیک هم بوخوریم بخاطر همین هتل گرفتیم

ا.ت:حالا کی برمیگردین؟

م.ت: یک ماه دیگه شایدم کمتر

ا.ت: باشه مواظب خودتون باشین

م.ت:باشه عزیزم کاری نداری؟

ا.ت:نه مامان خداحافظ

م.ت:خداحافظ

قعط کردم

جونگ کوک:
دیدگاه ها (۰)

نام:خاندان جئون PART:7جونگ کوک:چی گفت؟ا.ت:یک کار مهم براشون ...

نام:خاندان جئونPART:8رفتم آشپز خونه دیدم چیزایی که خریده بود...

نام:خاندان جئونPART:5جونگ کوک:نه ولی به عنوان کسی که قراره ش...

نام:خاندان جئون PART:4جونگ کوک از اتاق رفت بیرون هوففف خدایا...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

پارت ۷۹ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط