نامخاندان جئون

نام:خاندان جئون

PART:7

جونگ کوک:چی گفت؟

ا.ت:یک کار مهم براشون پیش اومده رفتن هتل نزدیک فرودگاه که فردا برن آمریکا

جونگ کوک:کی برمیگردن؟

ا.ت:۱ ماه دیگه تا اون موقع باید تورو تحمل‌ کنم وای خدا

جوگ کوک:به نظرت من خیلی خوشحالم که با توی دیوونه ۱ ماه تنها باشم

ا.ت:دیوونه هفت جد و آبادته مرتیکه

جونگ کوک:مسلماً هفت جد و آباد من
هفت جد و آباد تو هم میشن هر فحشی به خاندانم مربوط باشه یعنی فحش به خاندان خودت دادی

ا.ت:هوففف باشه بابا من طسلیمم

جونگ کوک:حالا شد

ا.ت:من برم لباس عوض کنم بیام

جونگ کوک:باشه


از پله ها رفتم بالا و رفتم اتاقم و لباسمو عوض کردم یک لباس راحتی پوشیدم چند دقیقه طول کشید بعد از چند دقیقه رفتم پایین دیدم جونگ کوک با کلی خوراکی مثل:چیپس . پاستیل . نوشابه . آب نبات.
شکولات پایه تلویزیون نشسه و داره میخوره

ا.ت:هی اونا ماله منه حق نداری بوخوری(عصبی)

جونگ کوک: کی زحمت حمل کردن اینا رو بر عهده داشت؟

ا.ت:خب تو

جونگ کوک:پس منم حق دارم که بوخورم

ا.ت:باشه بابا

منم رفتم کنارش نشستم دستم رو بردم که چیپس بردارم که زد رو دستم
ا.ت:آخ چرا میزنی؟

جونگ کوک:چون ایتا ماله منه برو برا خودت بیار

ا.ت:خصیص
دیدگاه ها (۰)

نام:خاندان جئونPART:8رفتم آشپز خونه دیدم چیزایی که خریده بود...

نام:خاندان جئون PART:9م.ت:آی ا.ت آروم گوشم کر شد ا.ت:برای چی...

نام:خاندان جئون PART:6دیدم کسی نیست ا.ت:ما اومدیم خونه کسی ج...

نام:خاندان جئونPART:5جونگ کوک:نه ولی به عنوان کسی که قراره ش...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط