گیسوکمند part:10
گیسوکمند #part:10
_ شماحق ندارین اسم خاهر منو بزبون بیارید
....دیگ هرگز
که بی خیال شونه هاشو بالا انداخت و گفت ؛دیگ من نمیدونم
باید قبول کنی چ بخای چ نخای اصلنم شوخی ندارم اگ منو میشناختی بام لج نمیکردی راپنزل ..
من کم نمیارم
اصلن نمیارم
لعنتی عجب گیری افتادما و درحالیکه بسمت اسانسور میرف گف؛اصلن فکر احمقانه ای نزنه بسرت و حالاهم برو بخاب
منو با ی دنیا سوال تنها گذاشت ازمن تو دنیا حرص درارترم
وجود داشته پ وبا رفتنش با طبقه بالا
بسمت پنجره ها رفتم اما قفل بود لعنتی
همیشه از ادمایی ک با پولاشون خودشونو بالا میگرفتن متنفرر بودم
این دیگ چجورشه اصلن
من از وقتی ک یادمه از خونه بزرگ میترسیدم مگ چن نفر تو این خونن انگار تالارع اصلن بمن چه بسمت کاناپه ژله ای طلایی رفتم انقدر نرم بود ک کوسنو و تو بغلم گرفتم و همون جا چشام گرم شد
******
با اهنگ خارجیکه هعی میرف رو مخم بالشو میکوبیدم بسرم اول صبحی امدع اهنگ گذاشته اصلن نمیخاستم با این اقای
لئون هم دهن شم باید هرچه زودتر از اینجا فرار کنم
ولی دیگ صبرم لبریز شد
_میشه بس کنید ؟اینجا فک کنم ینفر خابیده
+سلام صبح بخیر سلامتو خوری؟
تو آشپزخونه عجیب و غریبش داشت مصلن صبونه درس میکرد
_من ب هرکسی ک لیاقتشو ندارع سلام نمکنم
و پوفی کشیدم بسمت دری رفتم فک کنم سرویس بهداشتی بود+هروز باید این موقعه تو اموزش ببینی امروزم ک مهمون بودی کاریت نداشتم
ب آرومی گفتم:ب همین خیال باش
وقتی درو باز کردم استخر بود اه الان کجاست این سرویس
+طبقه بالا سمت راست ته راهرو
باغیظ گفتم؛ممنون و از پله ها بالا رفتم جای عجیبی بود و پر از دوربین مداربسته مگ گنج قایم کردن تو خونه
اخه.
_ شماحق ندارین اسم خاهر منو بزبون بیارید
....دیگ هرگز
که بی خیال شونه هاشو بالا انداخت و گفت ؛دیگ من نمیدونم
باید قبول کنی چ بخای چ نخای اصلنم شوخی ندارم اگ منو میشناختی بام لج نمیکردی راپنزل ..
من کم نمیارم
اصلن نمیارم
لعنتی عجب گیری افتادما و درحالیکه بسمت اسانسور میرف گف؛اصلن فکر احمقانه ای نزنه بسرت و حالاهم برو بخاب
منو با ی دنیا سوال تنها گذاشت ازمن تو دنیا حرص درارترم
وجود داشته پ وبا رفتنش با طبقه بالا
بسمت پنجره ها رفتم اما قفل بود لعنتی
همیشه از ادمایی ک با پولاشون خودشونو بالا میگرفتن متنفرر بودم
این دیگ چجورشه اصلن
من از وقتی ک یادمه از خونه بزرگ میترسیدم مگ چن نفر تو این خونن انگار تالارع اصلن بمن چه بسمت کاناپه ژله ای طلایی رفتم انقدر نرم بود ک کوسنو و تو بغلم گرفتم و همون جا چشام گرم شد
******
با اهنگ خارجیکه هعی میرف رو مخم بالشو میکوبیدم بسرم اول صبحی امدع اهنگ گذاشته اصلن نمیخاستم با این اقای
لئون هم دهن شم باید هرچه زودتر از اینجا فرار کنم
ولی دیگ صبرم لبریز شد
_میشه بس کنید ؟اینجا فک کنم ینفر خابیده
+سلام صبح بخیر سلامتو خوری؟
تو آشپزخونه عجیب و غریبش داشت مصلن صبونه درس میکرد
_من ب هرکسی ک لیاقتشو ندارع سلام نمکنم
و پوفی کشیدم بسمت دری رفتم فک کنم سرویس بهداشتی بود+هروز باید این موقعه تو اموزش ببینی امروزم ک مهمون بودی کاریت نداشتم
ب آرومی گفتم:ب همین خیال باش
وقتی درو باز کردم استخر بود اه الان کجاست این سرویس
+طبقه بالا سمت راست ته راهرو
باغیظ گفتم؛ممنون و از پله ها بالا رفتم جای عجیبی بود و پر از دوربین مداربسته مگ گنج قایم کردن تو خونه
اخه.
۷.۸k
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.