گیسوکمند part:11
گیسوکمند #part:11
گفت سرویس بهداشتی کجاست فک کنم اون درعص ته راهرو
بسمت در رفتم و بازش کردم نفس راحتی کشیدم رفتم سمت روشویی و شیرو باز کردم اب یخ شد صورتم میسوخت کف دستامو پر کردم
ی بار
دوبار
سه بار کوبیدم روصورتم
خودمو تو آینه دیدم نیم رخم داغون بود گراز بیشعور یبار دیگ ببینمش گردنشو خرد میکنم
کنار لبمم میسوخت اه ب چه روزی افتادم باید از اینجا فرار کنم
برگشتم ی پنجرع بالا سرم بود
درو قفل کردم و شیر ابو باز گذاشتم لباسمو در اوردم زیپ هودیمو باز کردم و بستم بکمرم و مغنمو در اوردم و باندانامو از دستم باز کردم بستم به موهام
و پنجره رو باز کردم فقط اون لحضه فکر فرار تو ذهنم بودو بس
واای ارتفارو صد البته بپرم پایین خود کشی محسوب میشه و دست و پاهامم میشکنه
اما الان وقت ریسکه یا الان یا هیچ وخ نمدونم این جرعتو از کجا اوردع بودم ولی هرچی
پاهامو فرستام اونور و و از ترس چشامو بستم _خدااا جونم فقط اینبارو
میدونم خیلی اذیتت کردم اما اینارو نجاتم بده
و دستامو ول کردم
که تموم وزنم روپاهام سنگینی کرد ک ی اخ دردناک گفتم
افتادم زمینو پامو گرفتم بغلم وااای پیچ خوردع
بلند شو کمند باید بری
از درد بخودم میپیچیدم بزور بلند شدم ولی نمیتونستم پامو زمین بزارم و میلنگیدم ی درع پشتی بود
از اونجا خارج شدم اینجا کجاست تند تند راه میرفتم و هعی
ب عقب نگاه میکردم
دیگ خیلی دور شدع بودم ی خانمی اون ورتر بود با خوشحالی بسمتش رفتم و:خانم خانم...خواهش میکنم بهم کمک کنید
زنگ بزنید ب پلیس منو دزدیدن. .
+anamiuorum Kizim!
نمیفهمم دخترم
رسما وا رفتم چرا من از اول به بی حجابی زنه دقت نکردم
اینجا ترکیسسس خدایا دیگ هیچ وخ خانوادمو نمیبینم
ک صدای داد بادیگاردارو شنیدم
ترسیده فقط رو به خانومه گفت "پاردون"
و پا تند کردم بسمت جاده خدایا نجاتم بده میلنگیدم و نمیتونستم زیاد مقاومت کنم
ک با ترمز کردن ی ماشین سیاه ناچار درو باز کردم سوار شدم
ک ماشین تند بحرکت در امد ی نفس راحت کشیدمو برگشتم
از طرف تشکر کنم
ک بادیدن صورت عصبی لئون بی حال و سست شدم
ک با زدن. ...
گفت سرویس بهداشتی کجاست فک کنم اون درعص ته راهرو
بسمت در رفتم و بازش کردم نفس راحتی کشیدم رفتم سمت روشویی و شیرو باز کردم اب یخ شد صورتم میسوخت کف دستامو پر کردم
ی بار
دوبار
سه بار کوبیدم روصورتم
خودمو تو آینه دیدم نیم رخم داغون بود گراز بیشعور یبار دیگ ببینمش گردنشو خرد میکنم
کنار لبمم میسوخت اه ب چه روزی افتادم باید از اینجا فرار کنم
برگشتم ی پنجرع بالا سرم بود
درو قفل کردم و شیر ابو باز گذاشتم لباسمو در اوردم زیپ هودیمو باز کردم و بستم بکمرم و مغنمو در اوردم و باندانامو از دستم باز کردم بستم به موهام
و پنجره رو باز کردم فقط اون لحضه فکر فرار تو ذهنم بودو بس
واای ارتفارو صد البته بپرم پایین خود کشی محسوب میشه و دست و پاهامم میشکنه
اما الان وقت ریسکه یا الان یا هیچ وخ نمدونم این جرعتو از کجا اوردع بودم ولی هرچی
پاهامو فرستام اونور و و از ترس چشامو بستم _خدااا جونم فقط اینبارو
میدونم خیلی اذیتت کردم اما اینارو نجاتم بده
و دستامو ول کردم
که تموم وزنم روپاهام سنگینی کرد ک ی اخ دردناک گفتم
افتادم زمینو پامو گرفتم بغلم وااای پیچ خوردع
بلند شو کمند باید بری
از درد بخودم میپیچیدم بزور بلند شدم ولی نمیتونستم پامو زمین بزارم و میلنگیدم ی درع پشتی بود
از اونجا خارج شدم اینجا کجاست تند تند راه میرفتم و هعی
ب عقب نگاه میکردم
دیگ خیلی دور شدع بودم ی خانمی اون ورتر بود با خوشحالی بسمتش رفتم و:خانم خانم...خواهش میکنم بهم کمک کنید
زنگ بزنید ب پلیس منو دزدیدن. .
+anamiuorum Kizim!
نمیفهمم دخترم
رسما وا رفتم چرا من از اول به بی حجابی زنه دقت نکردم
اینجا ترکیسسس خدایا دیگ هیچ وخ خانوادمو نمیبینم
ک صدای داد بادیگاردارو شنیدم
ترسیده فقط رو به خانومه گفت "پاردون"
و پا تند کردم بسمت جاده خدایا نجاتم بده میلنگیدم و نمیتونستم زیاد مقاومت کنم
ک با ترمز کردن ی ماشین سیاه ناچار درو باز کردم سوار شدم
ک ماشین تند بحرکت در امد ی نفس راحت کشیدمو برگشتم
از طرف تشکر کنم
ک بادیدن صورت عصبی لئون بی حال و سست شدم
ک با زدن. ...
۱۰.۸k
۱۷ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.