P1
صدای زنگ در میاد اجوما میره در باز میکنه بیونگ میاد داخل
بیونگ:اجوما جونگ سو کجاست
اجوما:تو اتاق کارشونن
بیونگ:باشه مرسی
بیونگ میره به سومت اتاق میونگ یو در میزنه با بفرماییدی که میونگ سو میگه میره داخل در رو میبنده
میونگ سو:چی شد محموله رسید
بیونگ:میونگ یه چیزی.....باید بگم بهت
میونگ سو:چی شدع
بیونگ:محموله ها....
میونگ سو:خب
بیونگ:محموله ها رو دزدیدن
میونگ سو:دوباره کار اون جئون عوضیه
بیونگ: متاسفانه اره
میونگ سو:تو این هفته سومین محمولس که داره از مون میدزده پس شما چیکاره اید ها(با داد)
بیونگ:اما....
میونگ سو:اما نداره،ببین بیونگ این سومین محمولس پس معلومه که یه جاسوس بینمون داره پیداش کن تا اعصابم بیشتر از این بهم نریخته اگه بفهمم که فهمیده هویت اصلیم کیه وای به حال همتون پیداش کن فهمیدی
بیونگ:باشه
بیونگ از اتاق میره بیرون و با خودش فکر میکنه که تا الان میونگ سو رو انقدر اعصبانی ندیده پس به نفعشه که اون جاسوس رو پیدا کنه
میونگ سو ویو
لعنتی این سومین بار که محموله رو دزدید اینطوری پیش بره منو زمین میزنه اون جاسوس رو گیر میارم خودم به جزاش میرسونم یه لحظه صبر کن اون جاسوس فرستاد بینمون چرا من نفرستم
پایان میونگ ویو
با این حرفش یه لبخند شیطانی اومد روی لبش سریع به بیونگ زنگ زد
میونگ سو:بیونگ بعد از این که جاسوس رو پیدا کردی یکی گیر میاری تا بره تو عمارت جئون جاسوسی اونا رو بکنه اما اول جاسوس رو پیدا کن تا هر چی ریسیدیم پنبه نشه
بیونگ:باشه اتفاقا الان کنارشم داره گزارش میده بهشون
میونگ سو:جدی؟چه زود پیداش کردی
بیونگ:منو دست کم گرفتی
میونگ سو:افرین خوشم اومد بیارش خودم بهش درس میدم
بیونگ:توووو
میونگ سو:یواش گوشم کر شد اره من چیزی شده
بیونگ:هیچی گرفتمش میارم بعدا باهم حرف بزنیم
میونگ سو:باشه فعلا خداحافظ
بیونگ: خداحافظ
بعد از چند مین یه مرد رو اوردن بیونگ خوب میدونست اونو باید کجا ببر اتاق شکنجه جایی که از چاقو بگیر تا پیشرفته ترین ابزار شکنجه داخل اون اتاق بود اون مرد رو برد داخل اتاق میونگ سوم میخواست بره که بیونگ گفت باید حرف بزنیم میرن تو اتاق مهمون که بقل اتاق شکنجه بود
میونگ سو:بفرما بگو کار دارم
بیونگ:دیونه شدی میخوای خودت ادبش کنی چهرتو ببینه میره همه چیو بهشون میگه
میونگ سو:کی گفته قراره زنده بره بیرون از این خونه ها(با یه لبخند شیطانی)
بیونگ:میخوای بکشیش
میونگ سو:نه میخوام نازشکنم شک نکن که هر سه تا محموله رو اون لو داده میدونی که پول برام مهم نیست اما چیزی که مال منه نباید مال کس دیگه بشه
بیونگ:باشه بیا برو
از اتاق مهمون اومد بیرون رفت تو اتاق شکنجه و بیونگم پشت سرش میره داخل اتاق(اسم مرده هانسو)
بیونگ:اجوما جونگ سو کجاست
اجوما:تو اتاق کارشونن
بیونگ:باشه مرسی
بیونگ میره به سومت اتاق میونگ یو در میزنه با بفرماییدی که میونگ سو میگه میره داخل در رو میبنده
میونگ سو:چی شد محموله رسید
بیونگ:میونگ یه چیزی.....باید بگم بهت
میونگ سو:چی شدع
بیونگ:محموله ها....
میونگ سو:خب
بیونگ:محموله ها رو دزدیدن
میونگ سو:دوباره کار اون جئون عوضیه
بیونگ: متاسفانه اره
میونگ سو:تو این هفته سومین محمولس که داره از مون میدزده پس شما چیکاره اید ها(با داد)
بیونگ:اما....
میونگ سو:اما نداره،ببین بیونگ این سومین محمولس پس معلومه که یه جاسوس بینمون داره پیداش کن تا اعصابم بیشتر از این بهم نریخته اگه بفهمم که فهمیده هویت اصلیم کیه وای به حال همتون پیداش کن فهمیدی
بیونگ:باشه
بیونگ از اتاق میره بیرون و با خودش فکر میکنه که تا الان میونگ سو رو انقدر اعصبانی ندیده پس به نفعشه که اون جاسوس رو پیدا کنه
میونگ سو ویو
لعنتی این سومین بار که محموله رو دزدید اینطوری پیش بره منو زمین میزنه اون جاسوس رو گیر میارم خودم به جزاش میرسونم یه لحظه صبر کن اون جاسوس فرستاد بینمون چرا من نفرستم
پایان میونگ ویو
با این حرفش یه لبخند شیطانی اومد روی لبش سریع به بیونگ زنگ زد
میونگ سو:بیونگ بعد از این که جاسوس رو پیدا کردی یکی گیر میاری تا بره تو عمارت جئون جاسوسی اونا رو بکنه اما اول جاسوس رو پیدا کن تا هر چی ریسیدیم پنبه نشه
بیونگ:باشه اتفاقا الان کنارشم داره گزارش میده بهشون
میونگ سو:جدی؟چه زود پیداش کردی
بیونگ:منو دست کم گرفتی
میونگ سو:افرین خوشم اومد بیارش خودم بهش درس میدم
بیونگ:توووو
میونگ سو:یواش گوشم کر شد اره من چیزی شده
بیونگ:هیچی گرفتمش میارم بعدا باهم حرف بزنیم
میونگ سو:باشه فعلا خداحافظ
بیونگ: خداحافظ
بعد از چند مین یه مرد رو اوردن بیونگ خوب میدونست اونو باید کجا ببر اتاق شکنجه جایی که از چاقو بگیر تا پیشرفته ترین ابزار شکنجه داخل اون اتاق بود اون مرد رو برد داخل اتاق میونگ سوم میخواست بره که بیونگ گفت باید حرف بزنیم میرن تو اتاق مهمون که بقل اتاق شکنجه بود
میونگ سو:بفرما بگو کار دارم
بیونگ:دیونه شدی میخوای خودت ادبش کنی چهرتو ببینه میره همه چیو بهشون میگه
میونگ سو:کی گفته قراره زنده بره بیرون از این خونه ها(با یه لبخند شیطانی)
بیونگ:میخوای بکشیش
میونگ سو:نه میخوام نازشکنم شک نکن که هر سه تا محموله رو اون لو داده میدونی که پول برام مهم نیست اما چیزی که مال منه نباید مال کس دیگه بشه
بیونگ:باشه بیا برو
از اتاق مهمون اومد بیرون رفت تو اتاق شکنجه و بیونگم پشت سرش میره داخل اتاق(اسم مرده هانسو)
۵۳.۹k
۱۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.