عکس اول رو در آورد گفت:
____ عکس اول رو در آورد گفت:
_______ این پسر #اوّلم محسنه...
_______ عکس #دوم رو در آورد گفت:
_______ این پسر #دومم محمده...
_______ دوسال با #داداشش محسن تفاوت سنی داشت...
_______ عکس #سوم رو در آورد خواست بگه این پسر سومم رضاست ،،
_______ دید شونه های امام(ره) میلرزه و آروم گریه میکنه..
_______ فوری عکسها رو جمع کرد گذاشت زیر چادرش، جدی و محکم گفت:
_______ #چهارتا_پسر با شوهرم رو فدا کردم که #اشک شما رو نبینم..!!
.
.. شادی روح امام و شهدا و مادراشون #صلوات..
اللهم صل علی محمد و آل محمد و #عجل_فرجهم
_______ این پسر #اوّلم محسنه...
_______ عکس #دوم رو در آورد گفت:
_______ این پسر #دومم محمده...
_______ دوسال با #داداشش محسن تفاوت سنی داشت...
_______ عکس #سوم رو در آورد خواست بگه این پسر سومم رضاست ،،
_______ دید شونه های امام(ره) میلرزه و آروم گریه میکنه..
_______ فوری عکسها رو جمع کرد گذاشت زیر چادرش، جدی و محکم گفت:
_______ #چهارتا_پسر با شوهرم رو فدا کردم که #اشک شما رو نبینم..!!
.
.. شادی روح امام و شهدا و مادراشون #صلوات..
اللهم صل علی محمد و آل محمد و #عجل_فرجهم
۱.۲k
۰۸ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.