موکل عاشق من
موکل عاشق من
پارت پنجم
___
از ماشین پیاده شدم و در رو محکم کوبیدم هه فکر کرده بود کی بود که داشت سر من داد میزد دادگاه بعدی پس فردا بود باید ثابت میکردم
تو چت پیوی خودم و جیمین رفتم ...دیدم بلاکم کرده هه پسره ...هوفف چرا دلم نمیاد وکالتش رو ول کنم ...اون ، اون بهم گفت که وکالتش رو ول کنم اما...من نمیتونم اونجوری دیگه نمی بینمش ولی ...بازم مهم نیست باید بهش ثابت کنم اون هیچ غلطی نمیتونه بکنه
رفتم داخل یه سایت تو اینترنت و کلی مدرک برای جعلی بودن صدام با استفاده از ویسی که نشان داده بود جمع کردم ...نگاهی به ساعت کردم ۱۱ شب بود یعنی من ...شیش ساعت سر این بودم ...گوشی رو گرفتم و به بکهیون زنگ زدم
د: الو بکهیوناا میگم تو دفتری ؟!
ب: آره الان دارم از دفتر میام بیرون
د: نه نه وایستا الان میام
سمت دفتر بکهیون حرکت کرد
ب: سلام دایون
د:یلام یکهیونااا، چطوری؟
ب: هی بد نیستم، تو چطوری؟ چخبر از این طرفا؟
د:(داستانو تعریف کرد) میتونی ثابت کنی اینا همش جعل عه؟
ب: چرا که نه
نیم ساعت بعد
ب: دایون ...خیلی خری
د: چرا ؟! :/
ب: نگاه کن سند رو گذاشت تو آب که رنگ پخش کرد
د: این یعنی این سند جعلیه ...تو ،تو عالیی بکهیوناا ...آفرین وکیل خوبیی
ب: (خنده) ما اینیم دیگه ...حالا برو میخوام برم خونه
د:چشم قربان
از دفتر زدم بیرون ...خیلی خوبه الان دیگه جیمین پشیمون میشه
پرش زمانی به روز دادگاه
تو دادگاه منتظر جیمین بودم که اومد بدون هیچ حرفی کنارم نشست
د:مثه اینکه قراره دست بوسم شی جناب
ج: دست بوس کی؟ یه هرزه؟
د: من هرزم؟ خیله خب، ولی وقتی همه جی معلوم شد سمتمم نمیای
ج: عمرا
ق: ساکتتتت، دادگاه رو آغاز میکنیم
د: من به مدرکی دارم که. نشان میدهد مدرک جعلیه (توضیح دادن)
بعد از دادگاه
ادامه تو کامنت
نظر یادت نره رفیق !
حرف های دایون @urmaria
حرف های جیمین @yoongi.bts.2013
پارت پنجم
___
از ماشین پیاده شدم و در رو محکم کوبیدم هه فکر کرده بود کی بود که داشت سر من داد میزد دادگاه بعدی پس فردا بود باید ثابت میکردم
تو چت پیوی خودم و جیمین رفتم ...دیدم بلاکم کرده هه پسره ...هوفف چرا دلم نمیاد وکالتش رو ول کنم ...اون ، اون بهم گفت که وکالتش رو ول کنم اما...من نمیتونم اونجوری دیگه نمی بینمش ولی ...بازم مهم نیست باید بهش ثابت کنم اون هیچ غلطی نمیتونه بکنه
رفتم داخل یه سایت تو اینترنت و کلی مدرک برای جعلی بودن صدام با استفاده از ویسی که نشان داده بود جمع کردم ...نگاهی به ساعت کردم ۱۱ شب بود یعنی من ...شیش ساعت سر این بودم ...گوشی رو گرفتم و به بکهیون زنگ زدم
د: الو بکهیوناا میگم تو دفتری ؟!
ب: آره الان دارم از دفتر میام بیرون
د: نه نه وایستا الان میام
سمت دفتر بکهیون حرکت کرد
ب: سلام دایون
د:یلام یکهیونااا، چطوری؟
ب: هی بد نیستم، تو چطوری؟ چخبر از این طرفا؟
د:(داستانو تعریف کرد) میتونی ثابت کنی اینا همش جعل عه؟
ب: چرا که نه
نیم ساعت بعد
ب: دایون ...خیلی خری
د: چرا ؟! :/
ب: نگاه کن سند رو گذاشت تو آب که رنگ پخش کرد
د: این یعنی این سند جعلیه ...تو ،تو عالیی بکهیوناا ...آفرین وکیل خوبیی
ب: (خنده) ما اینیم دیگه ...حالا برو میخوام برم خونه
د:چشم قربان
از دفتر زدم بیرون ...خیلی خوبه الان دیگه جیمین پشیمون میشه
پرش زمانی به روز دادگاه
تو دادگاه منتظر جیمین بودم که اومد بدون هیچ حرفی کنارم نشست
د:مثه اینکه قراره دست بوسم شی جناب
ج: دست بوس کی؟ یه هرزه؟
د: من هرزم؟ خیله خب، ولی وقتی همه جی معلوم شد سمتمم نمیای
ج: عمرا
ق: ساکتتتت، دادگاه رو آغاز میکنیم
د: من به مدرکی دارم که. نشان میدهد مدرک جعلیه (توضیح دادن)
بعد از دادگاه
ادامه تو کامنت
نظر یادت نره رفیق !
حرف های دایون @urmaria
حرف های جیمین @yoongi.bts.2013
۴.۳k
۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.