چه کسی حرف مرا می فهمد

چه کسی حرف مرا می فهمد؟
چه کسی درد مرا می داند؟
در پس پرده ی اشک چشمم
چه کسی راز مرا می خواند؟
چه کسی واژه ی تنهایی را
در دل غم زده ام می بیند؟
با سر انگشت محبت چه کسی
قطره ی اشک مرا می چیند
سال ها غیر خداوند بزرگ
هیچ کس از غمم آگاه نبود
توشه ی زندگیم در همه عمر
جز غم و غصه ی جان کاه نبود
مرگ یک روز و یا یک شب سرد
چشم غمگین مرا می بندد
شاید آنجا پس از این رنج و عذاب
سردی گور به رویم خندد.
دیدگاه ها (۱)

ﻏﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﺁﺧﺮﺕ ﺗﻮ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺧﺪﺍحاﻓﻈﯽ
 ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﺑﯽ ﻭﻗﻔﻪ ﯼ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ...

آنقدر با تنهایی انس گرفتم که دیگر زبانش را می فهمم !و فهمیدم...

من از پایان شروع کردم............من از مغرب طلوع کردممن از ا...

هیچکس اشکی برای ما نریخت هرکه بامابود ازما می گریخت چندروزی ...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط