P17
میونگ سو ویو:
یه نگاه بهش کردم نزده بودنش اما دهنش رو بسته بودن
پایان میونگ سو ویو
جونگ کوک:یونگی میشه بری کنترل کنی ببینی راست میگه
یونگی:با کمال میل
میونگ سو:حالا میشه بدیش
جونگ کوک:نه هنوز
میونگ سو با زبونش لباشو خیس میکنه یونگی میاد
جونگ کوک:چی شد
یونگی:در ون رو قفل کرده
جونگ کوک:بگو در رو باز کنه
میونگ سو:گفتم اول بیونگ رو بده
جونگ کوک:چرا یکاری میکنی که اونو بهت ندم(با پوزخند)
میونگ سو:مگه چاره دیگه هم داری(با پوزخند)
جونگ کوک:خیلی دلم میخواد بدونم چطوری میخوای بگیریش وقتی اسلحت دست ماست و هیچ چیزیم نداری که از خودت دفاع کنی
میونگ سو:به راحتی
دستش رو به حالت تفنگ به سمت جونگ کوک میگره بعد به سمت بیونگ قدم برمیداره
جونگ کوک:الان مثلا چی شد داری خاله بازی میکنی(با پوزخند صدا دار)
میونگ سو:به بدنت نگاه کن
جونگ کوک وقتی خودش رو میبینه شکه میشه بقیه رو هم نگاه میکنه همه روشن نقطه قرمز دارن میونگ سو که به بیونگ رسیده دستش رو از دست نامجون میکشه بیرون دهنش رو باز میکنه
میونگ سو:خوبی
بیونگ:خوبم دستیار جدید پیدا کردی منو گذاشتی کنار
میونگ سو:بعدا دربارش حرف میزنیم
جونگ کوک:ببخشید میپرم وسط حرفتون حالا میشه اون ادم رو بدی
میونگ سو:منصرف شدم
جونگ کوک:چی
میونگ سو:شوخی کردم من وقتی یه حرف بزنم سرش وایمیسم بریم
یه قدم بر میدارن که بیونگ لنگ میزنه
میونگ سو:صبرکن چی شده
بیونگ:هیچی نیست
میونگ سو:کارکدومشون بود
جونگ کوک:من
میونگ سو:مگه من پشت تلفن بهت نگفتم بهش کاری نداشته باش مشکل تو با منه ها(با داد)
جونگ کوک:چرا نکنه عاشقشی(با پوزخند)
میونگ سو:میدونی که این بلا رو سر خودت میارم نه(با پوزخند)
جونگ کوک: معامله معاملست بدش من اون ادمو
میونگ سو:باشه اما قبلش برای اونو خودت یه قبر اماده کن کابوست میشم جئون جونگ کوک یا تو باید زنده بمونی یا من
جونگ کوک:منتظرتم عزیزم (با پوزخند)
میونگ سو دست بیونگ رو میزاره روی شونش راه میوفته به سمت ماشین بیونگ رو اول سوار میکنه بعد خودش میره پیش ون
میونگ سو:پیادش کن
راننده پیاده میشه و میره مرده رو پیاده میکنه کشون کشون میبرتش دم در عمارت بعد
میونگ سو:همون جا ولش کن بریم
جیهوپ در عمارت رو باز میکنه جسد ادم رو میبینه به روبه روش راننده سوار ماشین میشه میونگ سوهم جیهوپ رو میبینه
جیهوپ:ممنون(با صدای بلند)
میونگ سو در جوابش فقط یه لبخند میزنه میره سوار ماشینش میشه و به سمت خونش حرکت میکنه
پرش زمانی تو خونه
میونگ سو:کار کدومشون بود
بیونگ:ولش من دنبالش نرو
میونگ سو:گفتم کارکدومشون بود(با داد)
بیونگ:خب جونگ کوک به تهیونگ گفت اونم انجام داد
میونگ سو:که اینطور (با پوزخند)
بیونگ:میونگ سو من دنبال انتقام نیستم ولشون کن
یه نگاه بهش کردم نزده بودنش اما دهنش رو بسته بودن
پایان میونگ سو ویو
جونگ کوک:یونگی میشه بری کنترل کنی ببینی راست میگه
یونگی:با کمال میل
میونگ سو:حالا میشه بدیش
جونگ کوک:نه هنوز
میونگ سو با زبونش لباشو خیس میکنه یونگی میاد
جونگ کوک:چی شد
یونگی:در ون رو قفل کرده
جونگ کوک:بگو در رو باز کنه
میونگ سو:گفتم اول بیونگ رو بده
جونگ کوک:چرا یکاری میکنی که اونو بهت ندم(با پوزخند)
میونگ سو:مگه چاره دیگه هم داری(با پوزخند)
جونگ کوک:خیلی دلم میخواد بدونم چطوری میخوای بگیریش وقتی اسلحت دست ماست و هیچ چیزیم نداری که از خودت دفاع کنی
میونگ سو:به راحتی
دستش رو به حالت تفنگ به سمت جونگ کوک میگره بعد به سمت بیونگ قدم برمیداره
جونگ کوک:الان مثلا چی شد داری خاله بازی میکنی(با پوزخند صدا دار)
میونگ سو:به بدنت نگاه کن
جونگ کوک وقتی خودش رو میبینه شکه میشه بقیه رو هم نگاه میکنه همه روشن نقطه قرمز دارن میونگ سو که به بیونگ رسیده دستش رو از دست نامجون میکشه بیرون دهنش رو باز میکنه
میونگ سو:خوبی
بیونگ:خوبم دستیار جدید پیدا کردی منو گذاشتی کنار
میونگ سو:بعدا دربارش حرف میزنیم
جونگ کوک:ببخشید میپرم وسط حرفتون حالا میشه اون ادم رو بدی
میونگ سو:منصرف شدم
جونگ کوک:چی
میونگ سو:شوخی کردم من وقتی یه حرف بزنم سرش وایمیسم بریم
یه قدم بر میدارن که بیونگ لنگ میزنه
میونگ سو:صبرکن چی شده
بیونگ:هیچی نیست
میونگ سو:کارکدومشون بود
جونگ کوک:من
میونگ سو:مگه من پشت تلفن بهت نگفتم بهش کاری نداشته باش مشکل تو با منه ها(با داد)
جونگ کوک:چرا نکنه عاشقشی(با پوزخند)
میونگ سو:میدونی که این بلا رو سر خودت میارم نه(با پوزخند)
جونگ کوک: معامله معاملست بدش من اون ادمو
میونگ سو:باشه اما قبلش برای اونو خودت یه قبر اماده کن کابوست میشم جئون جونگ کوک یا تو باید زنده بمونی یا من
جونگ کوک:منتظرتم عزیزم (با پوزخند)
میونگ سو دست بیونگ رو میزاره روی شونش راه میوفته به سمت ماشین بیونگ رو اول سوار میکنه بعد خودش میره پیش ون
میونگ سو:پیادش کن
راننده پیاده میشه و میره مرده رو پیاده میکنه کشون کشون میبرتش دم در عمارت بعد
میونگ سو:همون جا ولش کن بریم
جیهوپ در عمارت رو باز میکنه جسد ادم رو میبینه به روبه روش راننده سوار ماشین میشه میونگ سوهم جیهوپ رو میبینه
جیهوپ:ممنون(با صدای بلند)
میونگ سو در جوابش فقط یه لبخند میزنه میره سوار ماشینش میشه و به سمت خونش حرکت میکنه
پرش زمانی تو خونه
میونگ سو:کار کدومشون بود
بیونگ:ولش من دنبالش نرو
میونگ سو:گفتم کارکدومشون بود(با داد)
بیونگ:خب جونگ کوک به تهیونگ گفت اونم انجام داد
میونگ سو:که اینطور (با پوزخند)
بیونگ:میونگ سو من دنبال انتقام نیستم ولشون کن
۵۰.۶k
۲۷ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.