فکر کردن به خاطراتمون

فکر کردن به خاطراتمون
چشمانمو خیس میکند
هر لحظه به آخرین کلماتی که بهم گفتی فکر میکنم
که مثل همیشه عشقم برایت خسته کننده بود
که یه مقدار فضا می خواستی
که یه مقدار راحتی می خواستی
اگر انقدر نبود من خوشحالت می کند
باشه از زندگیت میروم
ولی این رو بدون، این تو بودی که....
دیدگاه ها (۱)

داشتم تصورت میکردم...ساده...آرام...زیبا...با همان لباس... آب...

«از کوچه که پیچیدی...»بارون تازه بند اومده بود. کوچه‌ها هنوز...

تکپارتی جونگ کوک

چند پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط