بازماندههای تو بعد از رفتنت

‌ بازمانده‌های تو بعد از رفتنت ؛

مسواکت ( هنوز نو ی نو است ، دو شب قبل از رفتنت خریده بودم هم رنگِ مسواک خودم)

لباسِ خوابت ( به جالباسی حمام آویزان بود و تو ندیده بودی)

دفتر خاطراتت ( خودم قایمش کرده بودم )

یک لنگ جورابِ سیاه ( زیرِ تخت بود) ...
(لنگ دیگرش کجاست؟؟)

فروغ ( حاشیه‌اش نوشته‌ای ... و این منم ، زنی‌ تنها ، در آستانه ی فصلی سرد)

بازمانده های من بعد از رفتنت ؛

سکوت...
تنهایی‌...
تاریکی‌...
و یک دنیا سوالِ بی‌ جواب
....
راستی‌ تو کی‌ سردت شد ؟؟؟ ...


#نیکی_فیروزکوهی
دیدگاه ها (۳)

میدانم از عابربانک پول گرفته ام ...میدانم بانک ،موجودی جدید ...

نُت کوچکی هستم ،در خطوطِ حاملِ گیسوهات...نسیمی کافی ست تا جه...

دست خودم نیست...من ضمانت نگاهت را ،در شب گریه‌های بی‌تو کرده...

مـــن نگـــرانِ نیـــامدنـــت نیســتم . . . نگـــرانـم بیـــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط