با ترس و لرزحرف دلم را زدم به تو

با ترس و لرز،حرف دلم را زدم به تو
من دال و واو و سین و تِ دارم تورا بفهم..
دیدگاه ها (۹)

کسی را می شناسم که به تق تق پاشنه های کفش یک زن قسم می خورد،...

دلم یک ترانه ی غمگین خارجی میخواهد...با زبانی که نمیفهمم چیس...

تو وجود هر ادمی رگه هایی از دگرآزاری و سادیسم وجود داره...و ...

زشت است که شاعر وسط خواندن یک شعربا آمدن واژه ی برگرد؛ بِگری...

کجا کنار دلم بودی کجا میتونستم روی مردونگی تو حساب باز کنم ک...

با امید همین دارم درس میخونم.'-'ندای درون: واو تو چقدر خوبی"...

بگذار راز دلم را بدانی تورا دوست دارمای بامن از رازها صمیمی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط