ایران ( پارت اخر🥲)
ایران ( پارت اخر🥲)
* ویو ا/ت *
چند روز تو شمال بودیم بعد رفتیم
خونه.....
راستش به من خیلی خوشگذشت!
ولی.....جیمین....بنده خدا بدشانسی پشت بدشانسی! ( الهی دورش بگردم🗿🥲)
امروز قرار بود بریم کره....
ا/ت : چمدونارو جمع کردی؟
جیمین : آره....
ا/ت : خب....بیا بریم ! داره دیرمون میشه!
صغرا خانم : وایسید! اول یه اسپند دود کنم براتون!
اصغر اقا: هعی....چه زود گذشتاااا!
ممد : بهتر....از دست ا/ت راهت میشیم....
ا/ت: عععععععع.....پدصگگگگگ!
مامانم اومد اسپند و دورمون گرفت....دود کل خونه رو گرفته بود!
جیمین : ( سرفه ریز )
بعد از کلیییییی بغل و ماچ کردن و خدافظی با ماشین ممد رفتیم سمت فرودگاه....
برای آخرین بار....نگاهی به تهران کردم و نفس عمیقی کشیدم!
ا/ت : هوفففف....! ( لبخند )
جیمین : بیا....ب...بریم!
ا/ت : بریم....
جیمین دستمو گرفت و سوار ماشین شدیم شدیم....بعد نیم ساعت رسیدیم فرودگاه پیاده شدیم و از ممد خدافظی کردیم و رفتیم داخل....
دوتا بلیط گرفتیم....و بعد چندین ساعت بلاخره رسیدیم کرهههههه!!!
جیمین : اخییییی.....حس خوبببببب!!!
ا/ت: هوففف....( خنده )
جیمین : هعی......
بعلهههههههه
و اینگونه شد که جیمین و ا/ت توی ایران به گ...آهان نح ببخشید
به چیز رفتن....چوخ! 🗿🤝🏻
خیلی تاثیر گذار بود!🗿🥲
فعلا خداحافظظظظظظ
من برم سناریو بنویسممممم
* ویو ا/ت *
چند روز تو شمال بودیم بعد رفتیم
خونه.....
راستش به من خیلی خوشگذشت!
ولی.....جیمین....بنده خدا بدشانسی پشت بدشانسی! ( الهی دورش بگردم🗿🥲)
امروز قرار بود بریم کره....
ا/ت : چمدونارو جمع کردی؟
جیمین : آره....
ا/ت : خب....بیا بریم ! داره دیرمون میشه!
صغرا خانم : وایسید! اول یه اسپند دود کنم براتون!
اصغر اقا: هعی....چه زود گذشتاااا!
ممد : بهتر....از دست ا/ت راهت میشیم....
ا/ت: عععععععع.....پدصگگگگگ!
مامانم اومد اسپند و دورمون گرفت....دود کل خونه رو گرفته بود!
جیمین : ( سرفه ریز )
بعد از کلیییییی بغل و ماچ کردن و خدافظی با ماشین ممد رفتیم سمت فرودگاه....
برای آخرین بار....نگاهی به تهران کردم و نفس عمیقی کشیدم!
ا/ت : هوفففف....! ( لبخند )
جیمین : بیا....ب...بریم!
ا/ت : بریم....
جیمین دستمو گرفت و سوار ماشین شدیم شدیم....بعد نیم ساعت رسیدیم فرودگاه پیاده شدیم و از ممد خدافظی کردیم و رفتیم داخل....
دوتا بلیط گرفتیم....و بعد چندین ساعت بلاخره رسیدیم کرهههههه!!!
جیمین : اخییییی.....حس خوبببببب!!!
ا/ت: هوففف....( خنده )
جیمین : هعی......
بعلهههههههه
و اینگونه شد که جیمین و ا/ت توی ایران به گ...آهان نح ببخشید
به چیز رفتن....چوخ! 🗿🤝🏻
خیلی تاثیر گذار بود!🗿🥲
فعلا خداحافظظظظظظ
من برم سناریو بنویسممممم
۴۶.۶k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.