وقتی تولدش بود(تک پارتی )
وقتی تولدش بود(تک پارتی )
ته :بچه ها چند روز دیگه تولد هوپیه چیکار کنیم؟
کوکی :بیاین سوپرایز ش کنیم
جیمین:دستت درد نکنه با این راهنماییت
نامجون:بیاین کنسرت بزاریم و اونجا تولدش رو بگیریم
جین:بنظر من خودمون رو به گمراهی بزنیم و بعد سوپرایز ش کنیم
ته:آره این خوبه
*هوپی از حموم در اومد *
هوپی:چی خوبه
ته:هیچی
هوپی:دارید ی چیزی رو قایم میکنید
جیمین:هیچی برای قایم کردن نداریم ک
نامجون: راس میگه
هوپی:اوکی
*رفت اتاقش *
کوکی:بخیر گذشت
شوگا:آره ولی کیک و چیکار کنیم
ته:اون با من
*هوپی از اتاقش اومد بیرون و همه ساکت شدن*
هوپی : چیه چرا ساکت شدید
کوکی :ولش کن بیا بریم بیرون
اوپی :بزار آماده شم
جیمین:آفرین کوکی
کوکی :خواهش می کنم ولی تا من میام خونه برنامه رو بچینید دااا
اعضا:باشه
هوپی:بریم
کوکی : بریم
*روز تولد *
کوکی : بچه ها وقتی هوپی اومد انگار نه انگار که تولدشه
اعضا:باش
جیمین:فک کنم اومد
هوپی:سلام
شوگا:سلام خوش آمدی
هوپی:مرسی
جیمین:اهنگ ت چطور بود
هوپی:خوب پیش رفت ولی خسته،شدم
ته:پس خسته نباشی
هوپی:ممنون ،غذا داریم
جین :آره
هوپی:چیه ؟
جین :کیمچی که خودم پختم
هوپی:بیاین که گشنمه
*سرسفره*
هوپی :بچه ها میخوام برم بیرون میشه یکیتون بیاد با من
شوگا:من میام
هوپی :باش
*بعد غذا شوگا و هوپی رفتن *
کوک : بچه ها بدو اید وسایل ها رو بچینید
جیمین:باش زود باشد
*بعد این کا وسایل ها رو چیدن به شوگا زنگ زدن *
مکالمه^
جیمین:الو هیونگ
شوگا:الو جیمین بله
جیمین:وسایل ها رو چیدیم
شوگا :باش الان میایم
پایان مکالمه^
هوپی :چیشده
یونگی :بدو بریم تهیونگ مریض شده
هوپی:باش بدو بریم
*تو راه*
هوپی :آخه یهویی مریض شد
شوگا: نمیدونم جیمین گفت یهو افتاد زمین
هوپی :باش پیاده شو رسیدیم
*خونه خیلی تاریک بود و اوپی چراغانی روشن کرد*
اعضا:تولدت مبارک
هوپی :وای ترسیدم
*همه خندیدن*
شوگا:واقعا ترسیدی *خنده *
هوپی :آره ولی این چند روز ی که داشتین باهم حرف میزدید بخاطر این بود
جین:آره
جیمین:شمع هارو فوت کن
هوپی:باش
*شمع رو فوت کرد*
ته :میشه کادو من رو باز کنی
هوپی:بزار ببینم ته چی واسم خریده
*کادو رو باز کرد*
جیهوپ :عه اینا دستبند دوستی آن
ته:آره خوشت اومد ؟
*هوپی بغلش کرد*
هوپی:آره تهیونگ
*هوپی تمام کادو ها رو باز کرد و باهم کیک خوردن*
هوپی :خوشحالم که شما رو دارم
پایان
ته :بچه ها چند روز دیگه تولد هوپیه چیکار کنیم؟
کوکی :بیاین سوپرایز ش کنیم
جیمین:دستت درد نکنه با این راهنماییت
نامجون:بیاین کنسرت بزاریم و اونجا تولدش رو بگیریم
جین:بنظر من خودمون رو به گمراهی بزنیم و بعد سوپرایز ش کنیم
ته:آره این خوبه
*هوپی از حموم در اومد *
هوپی:چی خوبه
ته:هیچی
هوپی:دارید ی چیزی رو قایم میکنید
جیمین:هیچی برای قایم کردن نداریم ک
نامجون: راس میگه
هوپی:اوکی
*رفت اتاقش *
کوکی:بخیر گذشت
شوگا:آره ولی کیک و چیکار کنیم
ته:اون با من
*هوپی از اتاقش اومد بیرون و همه ساکت شدن*
هوپی : چیه چرا ساکت شدید
کوکی :ولش کن بیا بریم بیرون
اوپی :بزار آماده شم
جیمین:آفرین کوکی
کوکی :خواهش می کنم ولی تا من میام خونه برنامه رو بچینید دااا
اعضا:باشه
هوپی:بریم
کوکی : بریم
*روز تولد *
کوکی : بچه ها وقتی هوپی اومد انگار نه انگار که تولدشه
اعضا:باش
جیمین:فک کنم اومد
هوپی:سلام
شوگا:سلام خوش آمدی
هوپی:مرسی
جیمین:اهنگ ت چطور بود
هوپی:خوب پیش رفت ولی خسته،شدم
ته:پس خسته نباشی
هوپی:ممنون ،غذا داریم
جین :آره
هوپی:چیه ؟
جین :کیمچی که خودم پختم
هوپی:بیاین که گشنمه
*سرسفره*
هوپی :بچه ها میخوام برم بیرون میشه یکیتون بیاد با من
شوگا:من میام
هوپی :باش
*بعد غذا شوگا و هوپی رفتن *
کوک : بچه ها بدو اید وسایل ها رو بچینید
جیمین:باش زود باشد
*بعد این کا وسایل ها رو چیدن به شوگا زنگ زدن *
مکالمه^
جیمین:الو هیونگ
شوگا:الو جیمین بله
جیمین:وسایل ها رو چیدیم
شوگا :باش الان میایم
پایان مکالمه^
هوپی :چیشده
یونگی :بدو بریم تهیونگ مریض شده
هوپی:باش بدو بریم
*تو راه*
هوپی :آخه یهویی مریض شد
شوگا: نمیدونم جیمین گفت یهو افتاد زمین
هوپی :باش پیاده شو رسیدیم
*خونه خیلی تاریک بود و اوپی چراغانی روشن کرد*
اعضا:تولدت مبارک
هوپی :وای ترسیدم
*همه خندیدن*
شوگا:واقعا ترسیدی *خنده *
هوپی :آره ولی این چند روز ی که داشتین باهم حرف میزدید بخاطر این بود
جین:آره
جیمین:شمع هارو فوت کن
هوپی:باش
*شمع رو فوت کرد*
ته :میشه کادو من رو باز کنی
هوپی:بزار ببینم ته چی واسم خریده
*کادو رو باز کرد*
جیهوپ :عه اینا دستبند دوستی آن
ته:آره خوشت اومد ؟
*هوپی بغلش کرد*
هوپی:آره تهیونگ
*هوپی تمام کادو ها رو باز کرد و باهم کیک خوردن*
هوپی :خوشحالم که شما رو دارم
پایان
۱۰.۷k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.