عاشقم

عاشقم ...
اهل همین کوچه‌
بن‌بست کناری ...!
که تو از پنجره‌اش ،
پای به قلبِ
من دیوانه نهادی !

تو کجا ؟
کوچه کجا ...
پنجره‌ی باز کجا ...؟!

من کجا ؟
عشق کجا ...
طاقتِ آغاز کجا ...؟!
#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۶)

تو مَرا یَواشَڪی دوست بِدارمَڹ تو را در شِعرهایَم فَریاد می...

بیهوده می‌کوشی که راز عاشقی رااز من بپوشانی که در چشم تو پید...

ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی که چشمش وقت گل چیدن ...

مڹ فقط تشنه ے خندیدڹِ لبـ هاے توام جاڹ مڹ ، جان خودتـ ، جان ...

عاشقانه های شبنم

پنجره ها را که باز کردمسرد بودتنم لرزیداز این کوچه ی لخت و ع...

قلب را در دست گیرم تا بگویم عاشقم❤در نگاهت من بمیرم تا بگویم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط