مردی خانه ای زیبا با حیاطی

مردی خانه ای زیبا با حیاطی
پر از درختان میوه داشت.
در همسایگی او مردی حسود منزل
داشت و همیشه سعی می کرد اوقات
او را تلخ کند و بنحوی او را آزار دهد.

همسایه خوب یک روز صبح که خواست
از در خانه خارج شود دید یک سطل پر
از زباله کنار در است. فهمید که مال مرد
حسود همسایه است , پس سطل را تمیز
کرد و آن را از میوه های حیاط خود پر
کرد تا برای همسایه ببرد.
وقتی همسایه صدای در زدن او را
شنید خوشحال شد و پیش خود فکر
کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است.
وقتی در را باز کرد مرد میوه های
تازه را به او داد و گفت:

هرکس آن چیزی رابا دیگری
قسمت میکند که از آن بیشتر دارد
دیدگاه ها (۴)

👌

•|خواستیم با حرفهایمان، راه شهدا را ادامه دهیم...اما دیدیمرا...

تنها چیزۍ کہ مؤمن را بیچارهمۍکند محبت به دنیاست...!!!•• #آقا...

-🌿"‌^^!|يَاسَتَّــٰارَ‌الْـعُيُـوبِ|چقدر‌آبروداری‌کردی":)؟ق...

رسم زندگی

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط