شروع ععععه
شروع ععععه
_______________01√2_________
ات ویو: مثل همیشع از خواب بیدار شدم و رفتم دست و صورتمو شستم اومدم بیرون موهامو ک تا زیر باسنم بود رو شونه کردم و ب یورا سلام دادم
یونگی ویو: امروز میرم پرورشگاه و ی دختر برای جیهوپ میارم تا بتونع اونو درمان کنه
از بورام( همسر یونگی) خداحافظی کردم و سوار ماشین شدم و ب سمت پرورشگاه حرکت کردم رسیدم و رفتم ت اتاق و ب خانم چوی ( مدیریت پرورشگاه) سلام دادم
خانم چوی: خوش اومدین اقای مین
یونگی: خیلی ممنون خانم چوی راستش من ی دختر میخوام ک بین ۱۵_۱۶ باشع
خانم چوی: بله حتما از این ور اقای مین پشت سرش راه افتادم رسیدیم ب ی اتاق
خانم چوی: این ۳ دختر هستن
جیهوپ: من شیطون میخوام
خانم چوی: پس پارک ات اونع
دیدم ی دختر خوشگل موهای زرد و چشمای ابی ی گوشه نشستع پیش ی دختری
یونگی: ات وسایلتو جمع کن
دلم نمیخواد از یورا جدا بشم با ناراحتی رفتم وسایل هامو جمع کردم و گریع کنان یورا رو بغل کردم
یورا: یاااا دختر گریه نکن بازم همو میبینم
ات: قول؟
یورا: قول، خانوادهی جدیدت مبارک
ات: مرسی دوبارع بغلش کردم و رفتم پیش همون پسرع ک موهاش سبز بود دستمو گرفت و رفتیم سوار ماشینش شدی
یونگی: من مین یونگی ام میتونی بم بگی شوگا(لبخند)
خیلی مهربون بود و همینطور خوشتیپ
ات: خوش بختم من از این ب بد خونهی تو زندگی میکنم؟
یونگی:تو پیش داداشم جیهوپ زندگی میکنی عزیزم(لبخند)
ات: هوم باشه
یونگی: خببب چ اهنگ های دوست داری
ات: رپ
یونگی: پس بزن بریم
اهنگ گذاشتم و باهم دیگ میخوندیم
یونگی: تو این اهنگو میشناسی
ات: اره اهنگ مورد علاقمه(خنده)
سونگی: میدونی منم هم رپ دوست دارم
ات: خیلی خوبع ک
_________________01√2____________
پایان جذابببببب
_______________01√2_________
ات ویو: مثل همیشع از خواب بیدار شدم و رفتم دست و صورتمو شستم اومدم بیرون موهامو ک تا زیر باسنم بود رو شونه کردم و ب یورا سلام دادم
یونگی ویو: امروز میرم پرورشگاه و ی دختر برای جیهوپ میارم تا بتونع اونو درمان کنه
از بورام( همسر یونگی) خداحافظی کردم و سوار ماشین شدم و ب سمت پرورشگاه حرکت کردم رسیدم و رفتم ت اتاق و ب خانم چوی ( مدیریت پرورشگاه) سلام دادم
خانم چوی: خوش اومدین اقای مین
یونگی: خیلی ممنون خانم چوی راستش من ی دختر میخوام ک بین ۱۵_۱۶ باشع
خانم چوی: بله حتما از این ور اقای مین پشت سرش راه افتادم رسیدیم ب ی اتاق
خانم چوی: این ۳ دختر هستن
جیهوپ: من شیطون میخوام
خانم چوی: پس پارک ات اونع
دیدم ی دختر خوشگل موهای زرد و چشمای ابی ی گوشه نشستع پیش ی دختری
یونگی: ات وسایلتو جمع کن
دلم نمیخواد از یورا جدا بشم با ناراحتی رفتم وسایل هامو جمع کردم و گریع کنان یورا رو بغل کردم
یورا: یاااا دختر گریه نکن بازم همو میبینم
ات: قول؟
یورا: قول، خانوادهی جدیدت مبارک
ات: مرسی دوبارع بغلش کردم و رفتم پیش همون پسرع ک موهاش سبز بود دستمو گرفت و رفتیم سوار ماشینش شدی
یونگی: من مین یونگی ام میتونی بم بگی شوگا(لبخند)
خیلی مهربون بود و همینطور خوشتیپ
ات: خوش بختم من از این ب بد خونهی تو زندگی میکنم؟
یونگی:تو پیش داداشم جیهوپ زندگی میکنی عزیزم(لبخند)
ات: هوم باشه
یونگی: خببب چ اهنگ های دوست داری
ات: رپ
یونگی: پس بزن بریم
اهنگ گذاشتم و باهم دیگ میخوندیم
یونگی: تو این اهنگو میشناسی
ات: اره اهنگ مورد علاقمه(خنده)
سونگی: میدونی منم هم رپ دوست دارم
ات: خیلی خوبع ک
_________________01√2____________
پایان جذابببببب
۷.۵k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.