فصل دو من هفت تا ددی دارم ❤🚫
حس کردم موهام کشیده شد و سرم به عقب برگشت و داغی لبای یکی از ددی هام رو روی لبام حس کردم
با عشق همراهیش کردم که بعد جدا شدنم ددی نامجون رو دیدم با لحن بچگانه گفتم:ددی عادتت لو تلک نتلدی هنوز
ددی خواست جوابم رو بده که سرم با شدت به جلو کشیده شد و دوباره به صورت وح*شی*انه بوسیده شدم
همونطور که چشام بسته بود با نفس نفس گفتم:ددی شوگاااا
روش های وحش*یانه و فوق ه*ا*ت یا مخصوص ددی شوگا یا ددی ته بود.
بغل گوشم لب زد:هوووم آماده جر خوردن هستی بیبی گرل؟؟
من:اوووف کیه که نخواد توسط هفتا ددی جذاب به فاک بره
ددی کوک به سمتم اومد و طی یه حرکت بلندم کرد و با چشای خماری لب زد و گفت:پس امشب توسط هفت تا د*ی*ک به فاک میری بیبی...
چشمام رو خمار کردم کردم و لبم رو گاز گرفتم که ددی ته لبم رو از زیر دندونم بیرون کشید و گفت:به اموالمون آسیب نزن
من:دوس دالم لبا منه
ددی ته خم شد و محکم لبم رو گاز گرفت که جیغ کوتاهی زدم و با عصبانیت ساختگی گفتم:دلد گلف ددی بد
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
با عشق همراهیش کردم که بعد جدا شدنم ددی نامجون رو دیدم با لحن بچگانه گفتم:ددی عادتت لو تلک نتلدی هنوز
ددی خواست جوابم رو بده که سرم با شدت به جلو کشیده شد و دوباره به صورت وح*شی*انه بوسیده شدم
همونطور که چشام بسته بود با نفس نفس گفتم:ددی شوگاااا
روش های وحش*یانه و فوق ه*ا*ت یا مخصوص ددی شوگا یا ددی ته بود.
بغل گوشم لب زد:هوووم آماده جر خوردن هستی بیبی گرل؟؟
من:اوووف کیه که نخواد توسط هفتا ددی جذاب به فاک بره
ددی کوک به سمتم اومد و طی یه حرکت بلندم کرد و با چشای خماری لب زد و گفت:پس امشب توسط هفت تا د*ی*ک به فاک میری بیبی...
چشمام رو خمار کردم کردم و لبم رو گاز گرفتم که ددی ته لبم رو از زیر دندونم بیرون کشید و گفت:به اموالمون آسیب نزن
من:دوس دالم لبا منه
ددی ته خم شد و محکم لبم رو گاز گرفت که جیغ کوتاهی زدم و با عصبانیت ساختگی گفتم:دلد گلف ددی بد
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
۴۲.۲k
۲۴ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.