من صادقانه روز تولدم بغض مي كنم
من صادقانه روز تولدم بغض مي كنم
وقتي تو اينچنين كودكانه شاد و سرخوشي
وقتي پر از عطر زندگي و شوق رويشي
از هرچه كادو و تبريك و كيك متنفرم
از بچه هاي شاد نشسته توي تلويزيون
از مجري وجايزه هاو خنده هاشون
از اون بله هاي بلند گفتن و آوازهاي فالش
از كارتون و عروسك هاي فيك متنفرم
از ساندويچ مدرسه ، كالباس سوسيس خيار
از عكس عصباني عمام ، فحشاي رو ديوار
ازنيمكت و كلاس كيف كتاب خودكار
از زنگ تفريح و معلم پرورشي متنفرم
از عيد و عيدي و كت و شلوار طوسي گشاد
از صف كوپن بمب نفت درد قند شير مواد
از پسته هاي تزييني ممنوع روي ميز
از هركسي كه بوي كباب مي داد متنفرم
از صد گرم پنير نسيه و بقالي كه بعد مرد
از سوپ پاي مرغ از اردكي كه سربريده شد
از چشم ترس گوسفند و عطش گوشتش در آش
از آش و عاشورا و قصابي متنفرم
از رقص پاتيل هاي شيك پا به سن
از زوزه هاي پيرزن آرتيست روي سن
از موي سبز پشت لب دوست لزبينم
از بوي بد زيربغل نقاش ها متنفرم
از خايه ها و خشتك چسبيده به حلق تو
از طعم تلخ عفونت مغز خلق تو
از حجب و عفت و روزانه جلق تو
از شرم خيس و مقدس لاپات متنفرم
از ريش بلند مضحك و احمقانه ام
از لفظ هاي آخوندي و ابلهانه ام
از ادعاي باسن خر پاره كردن هام
از جنگ و اعتراض هاي مداوم متنفرم
از من شما و تمام قصه ها خدا
از بغض عاشقانه ترین شعرها
از سرنوشت گس روبروی مان
ازاينهمه تنفر و متنفرم متنفرم.
ش
ر
ی
م...
وقتي تو اينچنين كودكانه شاد و سرخوشي
وقتي پر از عطر زندگي و شوق رويشي
از هرچه كادو و تبريك و كيك متنفرم
از بچه هاي شاد نشسته توي تلويزيون
از مجري وجايزه هاو خنده هاشون
از اون بله هاي بلند گفتن و آوازهاي فالش
از كارتون و عروسك هاي فيك متنفرم
از ساندويچ مدرسه ، كالباس سوسيس خيار
از عكس عصباني عمام ، فحشاي رو ديوار
ازنيمكت و كلاس كيف كتاب خودكار
از زنگ تفريح و معلم پرورشي متنفرم
از عيد و عيدي و كت و شلوار طوسي گشاد
از صف كوپن بمب نفت درد قند شير مواد
از پسته هاي تزييني ممنوع روي ميز
از هركسي كه بوي كباب مي داد متنفرم
از صد گرم پنير نسيه و بقالي كه بعد مرد
از سوپ پاي مرغ از اردكي كه سربريده شد
از چشم ترس گوسفند و عطش گوشتش در آش
از آش و عاشورا و قصابي متنفرم
از رقص پاتيل هاي شيك پا به سن
از زوزه هاي پيرزن آرتيست روي سن
از موي سبز پشت لب دوست لزبينم
از بوي بد زيربغل نقاش ها متنفرم
از خايه ها و خشتك چسبيده به حلق تو
از طعم تلخ عفونت مغز خلق تو
از حجب و عفت و روزانه جلق تو
از شرم خيس و مقدس لاپات متنفرم
از ريش بلند مضحك و احمقانه ام
از لفظ هاي آخوندي و ابلهانه ام
از ادعاي باسن خر پاره كردن هام
از جنگ و اعتراض هاي مداوم متنفرم
از من شما و تمام قصه ها خدا
از بغض عاشقانه ترین شعرها
از سرنوشت گس روبروی مان
ازاينهمه تنفر و متنفرم متنفرم.
ش
ر
ی
م...
۴.۸k
۲۸ فروردین ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.