پارت

پارت۱۸
فصل دوم
جین ائه با نور خورشید که توی صورتش بود از خواب بلند شد حالش بهتر بود ولی سرش درد میکرد و بدنش کوفته بود
با چهره جونگکوکی مواجه شده بود که به طرز کیوتی خوابش برده بود
لبخندی روی لبش نشست با خودش فکر میکرد که از الان به بعد چی میشه یعنی همه چیز مثل قبل خوب میشه یا این زندگی قراره بدتر سرش بیاره جین ائه خودکشی ناموفق داشت و دوباره به زندگی دردناکش برگشت ولی قراره شبای دردناکی و سپری کنه یا نه قراره همه چیز خوب بشه این فکرا اذیتش میکردن ولی چطور میتونست از دست این فکر ها خلاص بشه
کم کم جونگکوک از خواب بلند شده بودی خوابی که نفهمید اصلا چجوری توش فرو رفت
جین ائه:بیدار شدی
جونگکوک:من باید ازت بپرسما
جین ائه:خوب حالا من پرسیدن دیگه
جونگکوک:حالت خوبه
جین ائه:درحدی خوبم ولی اونقدرام نه
جونگکوک:ببخشید
جین ائه:ها
جونگکوک:من درحقت اشتباه کردم تو اون سال به من هیچ دروغی نگفتی حق باتو بود من باید حرفت و باور میکردم منو ببخش
جین ائه:میدونی گذشته ها گذشته من دلم میخواد حداقل ازاین به بعد همه چی برام خوب باشه ولی تهیونگ هیچ وقت توی زندگیم از نفرتی که بهش دارم کم نمیشه تا ابد ازش متنفرم همه اینا تقصیر اون بوده
جونگکوک:راستی میدونستی که صونا بهوش اومد
جین ائه:واقعا بالاخره میخوام ببینمش
جونگکوک:فعلا باید استراحت کنی نگران نباش میبینیش
جین ائه:مامان اون حالش چطوره
جونگکوک:راستش دکتر بهش گفته باید روند درمانش و پی بگیره
جین ائه:مگه درمانش و انجام نمیده
جونگکوک:از وقتی تورو ندید اینجوری شد و درمانش هم انجام نداد چون گفت نمیخواد بدون تو زندگی کنه و میخواد بمیره ما دیگه نمیدونیم چیکار کنیم تا خوب بشه
جین ائه:من من میتونم باید ببینمش کی مرخص میشم
جونگکوک:توپسفردا
جین ائه :باشه میرم پیشش


تهیونگ حال خوبی نداشت دیشب فقط یکم خوابیده بود باورش نمیشد انقدر ظلم کرده به صمیمی ترین دوستش به خواهر دوستش
چرا اصلا چرا اینجوری شد؟
چطور ولی الان تهیونگ به اشتباهاتش پی برده بود فقط نمیدونست چیکار کنه تا جبران کنه
..............
دیدگاه ها (۱)

پارت۱۹فصل دومجین ائه از بیمارستان مرخص شد به دیدن مادرش رفت ...

پارت۲۰فصل دوملحظه ی عاشقانه ای و کنار هم سپری کردن میشه گفت ...

پارت۱۷فصل دومتهیونگ:جونگکوک تو توجونگکوک:چطور فهمیدم هان الا...

پارت۱۶جون با خواهرش مواجه شد خواهری که همیشه فکر میکرد بعد ا...

یه متنی خوندم خیلی به دلم نشستنوشته بود:کسی که طرز فکرش با ش...

black flower(p,296)

black flower(p,309)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط