پشت قاب پنجره ی چشمانم
پشت قاب پنجره ی چشمانم،
می آیی و می روی!
در مرور رفت و آمدت،
ثانیه ها می گذرند
تا کوچ لحظه هایم،
به سمت صبح نگاهت برسد!
و ابتدای عشق،
رازی باشد برای
شروع دوباره ی خنده های سرخت
بر لبان من ...
#عرفان_یزدانی
می آیی و می روی!
در مرور رفت و آمدت،
ثانیه ها می گذرند
تا کوچ لحظه هایم،
به سمت صبح نگاهت برسد!
و ابتدای عشق،
رازی باشد برای
شروع دوباره ی خنده های سرخت
بر لبان من ...
#عرفان_یزدانی
- ۱.۱k
- ۱۷ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط