ماه بنفشم
#Maah_Banafsham
#part18
#ارسلان:
امیر هم رفت برا خودش یه نوشیدنی گرفتو اومد نشست روبروم
≠ارسلان،داداش حالت اوکیه؟؟
_اره ارهه عالیم
≠اخه چشات بدجوری قرمز شده
_نه چیزیم نیست یکم سرم درد میکنه
≠پاشو بریم صورتتو اب بزنیم
_نه نمیخواد بشین
≠باشه،حداقل پاشو بریم بالا یکم استراحت کن
_نه نمیخوام حالم خوبه
≠یعنی چی که حالم خوبه،بریم یکم استراحت کن،دوباره بیا پایین
با زور امیر پاشدمو باهم رفتیم بالا سمت یکی از اتاقا
امیر درو باز کردو رفتیم داخل
سریع رفتم سمت تختو خودمو انداختم روش
≠ارسلان من میرم پایین،بازم میام بهت سر میزنم،باشه؟؟؟
_باش
≠پس من برم دیگه
_اره اره برو
امیر رفت بیرون دوبارع رفتم تو فکر
الان فقط دلم میخواست دیانا اینجا باشه
نمیدونم چرا ولی یه حصی نسبت بهش داشتم
وقتی حرف میزد فقط تمرکزم میرفت رو اون
تاحالا اینجوری نشده بودم...
#part18
#ارسلان:
امیر هم رفت برا خودش یه نوشیدنی گرفتو اومد نشست روبروم
≠ارسلان،داداش حالت اوکیه؟؟
_اره ارهه عالیم
≠اخه چشات بدجوری قرمز شده
_نه چیزیم نیست یکم سرم درد میکنه
≠پاشو بریم صورتتو اب بزنیم
_نه نمیخواد بشین
≠باشه،حداقل پاشو بریم بالا یکم استراحت کن
_نه نمیخوام حالم خوبه
≠یعنی چی که حالم خوبه،بریم یکم استراحت کن،دوباره بیا پایین
با زور امیر پاشدمو باهم رفتیم بالا سمت یکی از اتاقا
امیر درو باز کردو رفتیم داخل
سریع رفتم سمت تختو خودمو انداختم روش
≠ارسلان من میرم پایین،بازم میام بهت سر میزنم،باشه؟؟؟
_باش
≠پس من برم دیگه
_اره اره برو
امیر رفت بیرون دوبارع رفتم تو فکر
الان فقط دلم میخواست دیانا اینجا باشه
نمیدونم چرا ولی یه حصی نسبت بهش داشتم
وقتی حرف میزد فقط تمرکزم میرفت رو اون
تاحالا اینجوری نشده بودم...
۴.۷k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.