یک شاهدخت و چهار خواننده
یک شاهدخت و چهار خواننده
📌 پارت بیست و نهم 📌
_ حالش چطوره ؟
دکتر : شما اشناشون هستین ؟
_ بله
دکتر : خب ممکنه فراموشی بگیره
_ در چه حد !؟ کل خاطراتش رو ؟
دکتر : معلوم نیست بعد از اینکه بهوش آمد باید از سرش عکس بگیریم تا معلومشه از چه ناحیه ای بهش ضربه وارد شده
_ اوکی مرسی
بعد دکتر رفت روی صندلی نشستم
اول مخالف پدربزرگ الآنم این خدا کنه اتفاقی نیوفته براشون
رفتم پیش سوهو ولی سوهو نبود از پرستار پرسیدم
_ بیماری که اینجا بود کجاست ؟
پرستار: از طرف یک نفر تماس گرفته شد بعد گفتن براشون اتاق ویژه آماده کنن به اون جا منتقل شدن
_ ممنون
بعد رفتم به سمت اتاق ویژه قبلاً برای پدر مین آمده بودم اینجا و اتاق ویژه رو یاد داشتم
اما برام سوال بود کی این اتاق رو رزرو کرده خوب پدر سوهو آدم کمی نیست اما اگه خبر داشتن الان اینجا بودن
رفتم بوی اتاق دیدن سوهو توی این حالت خیلی سخت بود اشکم روی گونه غلط خورد و افتاد همون لحظه کای اومد توی اتاق از پشت بغلم کرد و کنار گوشم زمزمه کرد : نگران نباش خوب میشه
حالت اگه یه چی بهت بگم بهم چی میدی ؟
_ چی می خوای ؟
+ بوس
انتظار هر چی رو داشتم الا این
_ ولی اول بگو ببینم چیه ؟ ارزشش رو داره یانه ؟
+ هیونگ کریس رو بردن توی بخش
_ چی....
از خوشحالی زیاد بلند شدم که برم کای دستم رو گرفت و به سمت دیوار هلم داد
+ هیونگ کریس الان خوابه بهتره مزاحمش نشی
_ اا....
در لحظه لبام رو کرد توی دهانش و مک زد
پارت بعدی به شرت ۲۰ کامنت ۳۰ لایک ۱۰ فالور 💮😇
کرم ریزون داریم 😂😂😂
📌 پارت بیست و نهم 📌
_ حالش چطوره ؟
دکتر : شما اشناشون هستین ؟
_ بله
دکتر : خب ممکنه فراموشی بگیره
_ در چه حد !؟ کل خاطراتش رو ؟
دکتر : معلوم نیست بعد از اینکه بهوش آمد باید از سرش عکس بگیریم تا معلومشه از چه ناحیه ای بهش ضربه وارد شده
_ اوکی مرسی
بعد دکتر رفت روی صندلی نشستم
اول مخالف پدربزرگ الآنم این خدا کنه اتفاقی نیوفته براشون
رفتم پیش سوهو ولی سوهو نبود از پرستار پرسیدم
_ بیماری که اینجا بود کجاست ؟
پرستار: از طرف یک نفر تماس گرفته شد بعد گفتن براشون اتاق ویژه آماده کنن به اون جا منتقل شدن
_ ممنون
بعد رفتم به سمت اتاق ویژه قبلاً برای پدر مین آمده بودم اینجا و اتاق ویژه رو یاد داشتم
اما برام سوال بود کی این اتاق رو رزرو کرده خوب پدر سوهو آدم کمی نیست اما اگه خبر داشتن الان اینجا بودن
رفتم بوی اتاق دیدن سوهو توی این حالت خیلی سخت بود اشکم روی گونه غلط خورد و افتاد همون لحظه کای اومد توی اتاق از پشت بغلم کرد و کنار گوشم زمزمه کرد : نگران نباش خوب میشه
حالت اگه یه چی بهت بگم بهم چی میدی ؟
_ چی می خوای ؟
+ بوس
انتظار هر چی رو داشتم الا این
_ ولی اول بگو ببینم چیه ؟ ارزشش رو داره یانه ؟
+ هیونگ کریس رو بردن توی بخش
_ چی....
از خوشحالی زیاد بلند شدم که برم کای دستم رو گرفت و به سمت دیوار هلم داد
+ هیونگ کریس الان خوابه بهتره مزاحمش نشی
_ اا....
در لحظه لبام رو کرد توی دهانش و مک زد
پارت بعدی به شرت ۲۰ کامنت ۳۰ لایک ۱۰ فالور 💮😇
کرم ریزون داریم 😂😂😂
۱۷.۲k
۲۶ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.