چند پارتی جونگکوک پارت
چند پارتی جونگکوک پارت۲
وقتی سر بچتون دعوا میکنین
ا.ت: توهم که همش میگی کمپانی کاردارم کمپانی کار دارم درکت میکنم اما یخورده وقت برای ما بذار با بورا (بچتون) بازی کن باهم بریم بیرون اما جونگکوک اون کسی که به فکر خودشه تویی نه من تویی که (حرفت با کاری که جونگکوک کرد نصفه موند جونگکوک روت دست بلند کرد بهت سیلی زد تو پرت شدی زمین
داشتی بلند بلند گریه می کردی)
جونگکوک : ساکت شو بچه بیدار میشه (عصبی کمی بلند)
ا.ت:الان اونی که صداش بلند تویی نه من (باگریه گفتی)
جونگکوک:ا.ت ساکت باش (با داد)
بورا بیدار شد اومد سمت تو و جونگکوک باگریه گفت:مامان بابا لطفاً بس کنید بابا رو مامان داد نزن هق هق (گریه) من خوبم هق چیزیم نشده هق
جونگکوک : پسرم گریه نکن (رفت و بغلش کرد )
تو رفتی بورا رو بغل کنی جونگکوک نزاشت
جونگکوک: حق نداری به بچم دست بزنی (با داد)
ا.ت: بچه تو بچه منم هست من مادرشم میخوام بغلش کنم
جونگکوک:تو چه مادری هستی که میزاری بچت زمین بخوره
ا.ت : جونگکوک بسه (بغض)
جونگکوک : حرف نزن ( داد)
تو رفتی تو اتاق درو محکم بستی
بورا : چرا سر مامان داد میزنی داد نزن ( باگریه)
جونگکوک : پسرم آروم باش می خوای بریم کارتون ببینم
بورا: اهوم
رفتن نشستن رو کاناپه
جونگکوک : چه کارتونی ببینیم
بورا: خرس های رنگین کمان
جونگکوک : باش 😊
و در همین حال تو داشتی تو اتاق گریه می کردی
ا.ت : جونگکوک دیگه هق حتما منو دوست نداره هق هق
& آشا&
وقتی سر بچتون دعوا میکنین
ا.ت: توهم که همش میگی کمپانی کاردارم کمپانی کار دارم درکت میکنم اما یخورده وقت برای ما بذار با بورا (بچتون) بازی کن باهم بریم بیرون اما جونگکوک اون کسی که به فکر خودشه تویی نه من تویی که (حرفت با کاری که جونگکوک کرد نصفه موند جونگکوک روت دست بلند کرد بهت سیلی زد تو پرت شدی زمین
داشتی بلند بلند گریه می کردی)
جونگکوک : ساکت شو بچه بیدار میشه (عصبی کمی بلند)
ا.ت:الان اونی که صداش بلند تویی نه من (باگریه گفتی)
جونگکوک:ا.ت ساکت باش (با داد)
بورا بیدار شد اومد سمت تو و جونگکوک باگریه گفت:مامان بابا لطفاً بس کنید بابا رو مامان داد نزن هق هق (گریه) من خوبم هق چیزیم نشده هق
جونگکوک : پسرم گریه نکن (رفت و بغلش کرد )
تو رفتی بورا رو بغل کنی جونگکوک نزاشت
جونگکوک: حق نداری به بچم دست بزنی (با داد)
ا.ت: بچه تو بچه منم هست من مادرشم میخوام بغلش کنم
جونگکوک:تو چه مادری هستی که میزاری بچت زمین بخوره
ا.ت : جونگکوک بسه (بغض)
جونگکوک : حرف نزن ( داد)
تو رفتی تو اتاق درو محکم بستی
بورا : چرا سر مامان داد میزنی داد نزن ( باگریه)
جونگکوک : پسرم آروم باش می خوای بریم کارتون ببینم
بورا: اهوم
رفتن نشستن رو کاناپه
جونگکوک : چه کارتونی ببینیم
بورا: خرس های رنگین کمان
جونگکوک : باش 😊
و در همین حال تو داشتی تو اتاق گریه می کردی
ا.ت : جونگکوک دیگه هق حتما منو دوست نداره هق هق
& آشا&
- ۹.۵k
- ۰۵ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط