انگیزه.ای.برای.عشق پارت7
#انگیزه.ای.برای.عشق #پارت7
انقدر گریه کردم که بلاخره خوابم برد
چشمامو باز کردم به درو برم نگاه کردم بالشتم خیس آشک بودم رفتم سمت دستشویی دست صورتمو شستم لباسامو عوض کردم رفتم سمت پایین کنار تهیونگ نشیتم شروع کردم بع خوردن که مامان تهیونگ خطاب بهم گفت
_امروز میخواییم خوانوادگی جایی بریم تو نباید بیای و البته فکر فرار به ذهنت نرسه
بعدش همشون از سر میز بلند شدن به پایین خیره شده بودم ولی باید فرار میکردم
وقتی مطمئن شدم همشون رفتن رفتم سمت حیاط از که صدای جیمین بلند شد
_کجا به سلامتی
برگشتم نگاهش کردم
_م... من
_اگه بهت گفتم فرار کنی مال قبل عقدت بود الان که عقد کردی حق نداری بری
پوزخندی زد رفت بغض به گلوم هجوم اورد رفتم داخل عمارت رفتم سمت بالا پشتبوم نشستم لبهی پرتگاه با انگشتام بازی کردم که صدای تهیونگ بلند شد
_میوفتی
برگشتم سمتش با گریه گفتم
_بزار بمیرم
ابروشو بالا انداخت
_راحت باش
بعدش پوزخندی زد ادامه داد
_بدو تو ازادی هرکاری میخوای بکنی بکن
با هرکلمش قلبم تیکه تیکه میشود خیلی بی رحم بود به پشت سرم خیره شدم که تهیونگ رفته بود بلند شدم رفتم سمت پایین رفتم سمت اتاق اشکام رون شد
_سرنوشتم خیلی شومه
لایک یادت رفت میکشمتون🖤
کامنت فقط میام تو خوابتون 🙂🙂🙂🙂
انقدر گریه کردم که بلاخره خوابم برد
چشمامو باز کردم به درو برم نگاه کردم بالشتم خیس آشک بودم رفتم سمت دستشویی دست صورتمو شستم لباسامو عوض کردم رفتم سمت پایین کنار تهیونگ نشیتم شروع کردم بع خوردن که مامان تهیونگ خطاب بهم گفت
_امروز میخواییم خوانوادگی جایی بریم تو نباید بیای و البته فکر فرار به ذهنت نرسه
بعدش همشون از سر میز بلند شدن به پایین خیره شده بودم ولی باید فرار میکردم
وقتی مطمئن شدم همشون رفتن رفتم سمت حیاط از که صدای جیمین بلند شد
_کجا به سلامتی
برگشتم نگاهش کردم
_م... من
_اگه بهت گفتم فرار کنی مال قبل عقدت بود الان که عقد کردی حق نداری بری
پوزخندی زد رفت بغض به گلوم هجوم اورد رفتم داخل عمارت رفتم سمت بالا پشتبوم نشستم لبهی پرتگاه با انگشتام بازی کردم که صدای تهیونگ بلند شد
_میوفتی
برگشتم سمتش با گریه گفتم
_بزار بمیرم
ابروشو بالا انداخت
_راحت باش
بعدش پوزخندی زد ادامه داد
_بدو تو ازادی هرکاری میخوای بکنی بکن
با هرکلمش قلبم تیکه تیکه میشود خیلی بی رحم بود به پشت سرم خیره شدم که تهیونگ رفته بود بلند شدم رفتم سمت پایین رفتم سمت اتاق اشکام رون شد
_سرنوشتم خیلی شومه
لایک یادت رفت میکشمتون🖤
کامنت فقط میام تو خوابتون 🙂🙂🙂🙂
۵۹.۵k
۲۰ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.