پارت
پارت ۱۳
یومی:من کدوم گوریَم؟#
اون یارو به یومی نزدیک میشه و چونه یومی رو میگیره
اون یارو:هی خانوم کوچولو میدونی چه قدر بخاطر اینکه تورو دادن به یکی دیگه عصبانی شدم؟
یومی:چی؟#
(#این علامت حرف زدن در ذهنه)
دهنتو باز میکنه*
یومی:تو کی هستی؟اصلا چند سالته پیرمرد عوضی؟
اون یارو:هوی،خیلی بهم برخورد،من همش ۱۹ سالمه این پیر حساب نمیشهها،من روکی کیوکی ام.
یومی:اصلا برام مهم نیس( ・`д・´)
روکی:خودت پرسیدی(  ̄- ̄)
یومی:اونوقت تو باید جوابمو بدی پیری؟
روکی:گفتم من پیر نیستم(`□´)
یومی:تو گفتی از اینکه منو دادن به یکی دیگه؟منظورت چیههههه؟تو منو چی میبینی که اینطوری میگییییی؟مگه من پیازم؟
روکی:اون عوضی که تو رو از یتیم خونه آورد بیرون به من قول داد بعد چند سال بِدَتِت به تا من به عنوان یه عروسک برای من کار کنی
ولی وقتی که اومدم ببرمت فهمیدم به عنوان بِدِهیش دادَتِت به مافیای بندر تا خودش از زیر کار در بره
یومی:چ..چرا من؟منظورت از عروسک چیه؟
روکی:به زودی میفهمی
یومی:نمیخوام بفهمم،همین الان ولم کن(@_@)
روکی:نه دیگه نمیشه
........
یومی:من کدوم گوریَم؟#
اون یارو به یومی نزدیک میشه و چونه یومی رو میگیره
اون یارو:هی خانوم کوچولو میدونی چه قدر بخاطر اینکه تورو دادن به یکی دیگه عصبانی شدم؟
یومی:چی؟#
(#این علامت حرف زدن در ذهنه)
دهنتو باز میکنه*
یومی:تو کی هستی؟اصلا چند سالته پیرمرد عوضی؟
اون یارو:هوی،خیلی بهم برخورد،من همش ۱۹ سالمه این پیر حساب نمیشهها،من روکی کیوکی ام.
یومی:اصلا برام مهم نیس( ・`д・´)
روکی:خودت پرسیدی(  ̄- ̄)
یومی:اونوقت تو باید جوابمو بدی پیری؟
روکی:گفتم من پیر نیستم(`□´)
یومی:تو گفتی از اینکه منو دادن به یکی دیگه؟منظورت چیههههه؟تو منو چی میبینی که اینطوری میگییییی؟مگه من پیازم؟
روکی:اون عوضی که تو رو از یتیم خونه آورد بیرون به من قول داد بعد چند سال بِدَتِت به تا من به عنوان یه عروسک برای من کار کنی
ولی وقتی که اومدم ببرمت فهمیدم به عنوان بِدِهیش دادَتِت به مافیای بندر تا خودش از زیر کار در بره
یومی:چ..چرا من؟منظورت از عروسک چیه؟
روکی:به زودی میفهمی
یومی:نمیخوام بفهمم،همین الان ولم کن(@_@)
روکی:نه دیگه نمیشه
........
- ۱.۶k
- ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط