black flower(p,101)

black flower(p,101)

شین یانگ: شبیه دانگ هی بود!🧠

تهیونگ: چرا مچ دستم رو فشار می دید؟ آقا دستم رو ول کنید.

شین یانگ به خودش اومد.

شین یانگ: اوه متاسفم آقای کیم!

انگشتای بلندش رو از دور مُچ تهیونگ باز کرد.

تهیونگ چند بار مشتش رو باز و بسته کرد و با دست دیگه اش مچ دردناکش رو ماساژ داد.

پوستش قرمز شده بود.

احتمالا بعدا کبود میشد و تا بخواد از شر تیریگیش خلاص بشه چند روز طول میکشد.

شین یانگ: آقای کیم متاسفم.... قصد صدمه زدن نداشتم.

شین یانگ گفت و به دو تا از خدمتکارها که اون گوشه ایستاده بودند و احتمالا قصد داشتند تو خلوتشون پشت سرش شایعه سازی کنند نگاه خطرناکی انداخت.

شین یانگ: نگران نباشید چیزی نشده فقط یکم.....
یکم نه... خیلی قرمز شده.

آلفا نگاهش رو به خط های قرمز و تیره ی دور مچ تهیونگ داد.

شین یانگ فکرش به سمت جفتش کشیده شد....
دانگ هی هم پوست لطیف و حساسی داشت.
بارها دیده بود که بعد از رابطه چه زود بدنش کبود و قرمز میشه....

شین یانگ: ممکن بود اطرافیان تهیونگ هم دچار سوتفاهم بشن و اشتباه برداشت کنن.🧠

شین یانگ به یکی از خدمتکار ها اشاره کرد.

شین یانگ: سریع برای آقای کیم یخ بیار.....
دیدگاه ها (۱۲)

black flower(p,102)

black flower(p,103)

black flower(p,100)

ناشناسم....جواب گزینه وسط .خب سلام بچه ها بیشتر تون اسم اصلی...

black flower(p,229)

black flower(p,230)

black flower(p,228)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط