خاطراتی پر از فراز و نشیب
خاطراتی پر از فراز و نشیب
پارت سیزدهم
فصل اول
ملودی خوشحال شد و گفت: خیلی خرسندم که افتخار آشنایی به منو دادین
لبخندی و زدم و گفتم: از خودت بگو منم بعدش میگم.
ملودی شروع کرد به صحبت کردن : من ۱۹ سالمه و از خاندان کیم..
کیم؟ چرا هر نقطه ای میرم موضوعش برمیگرده به ولیعهد؟
ملودی:خلاصه اره....ام، اریانا؟ بانو ؟ خانممم؟ `دستشو تکون میده`
به خودم اومدم و گفتم: اوه ، شرمنده تو فکر رفته بودم . لبخند مصنوعی زدم و تا اینکه استاد اومد .
پارت سیزدهم
فصل اول
ملودی خوشحال شد و گفت: خیلی خرسندم که افتخار آشنایی به منو دادین
لبخندی و زدم و گفتم: از خودت بگو منم بعدش میگم.
ملودی شروع کرد به صحبت کردن : من ۱۹ سالمه و از خاندان کیم..
کیم؟ چرا هر نقطه ای میرم موضوعش برمیگرده به ولیعهد؟
ملودی:خلاصه اره....ام، اریانا؟ بانو ؟ خانممم؟ `دستشو تکون میده`
به خودم اومدم و گفتم: اوه ، شرمنده تو فکر رفته بودم . لبخند مصنوعی زدم و تا اینکه استاد اومد .
- ۸۸۵
- ۰۶ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط