به ای ر

"ﺁﺩﻣﻬﺎ "ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ ...

ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...

ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺕ ...

ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...

ﻫﻤﺴﻔﺮﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ...

ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...

ﺗﺠﺮبه ای ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻔر ...

ﮔﺎﻫﻲ ﺗﻠﺦ ...

ﮔﺎﻫﻲ ﺷﻴﺮﻳﻦ ...

ﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻲﺯﻧﻲ ...

ﮔﺎﻫﻲ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯ لبانت ﺑﺮﻣﻲﺩﺍﺭﺩ ...

ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ...

ﺑﻪ ﺗﻠﺦ ﺗﺮﻳﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﻳﺖ ...

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ ...

و ﺍﻳﻦ ﺁﻣﺪﻥ باید ﺭﺥ ﺑﺪﻫﺪ ..

ﺗﺎ ﺗﻮ ﺑﺪﺍﻧﻲ ...

"ﺁﻣﺪﻥ" ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﺑﻠﺪﻧﺪ ...

ﺍﻳﻦ "ﻣﺎﻧﺪﻥ" ﺍﺳﺖ ...

ﻛﻪ "ﻫﻨﺮ" ﻣﻲ ﺧﻮﺍهد ...
دیدگاه ها (۲۲)

به گمانم حواست به پاییز نیستــ ...آمده است ...خیالم راحت است...

نفس تنگی گرفته اند روزهایم ...هیچ دارویی هم انگار اثر نمی کن...

زندگیه دیگه ...گاهی خسته میشی ...خیلی خسته میشی ...اونقد که ...

گُم شُده ام ...هَمچون بَرگی ...که به پاییزی ترین سَفرِ قَرن ...

#سخن_خدا ﻳَﺂ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟﻨَّﺒِﻲُّ ﺇِﺫَﺍ ﻃَﻠَّﻘْﺘُﻢُ ﺍﻟﻨِّﺴَﺂء...

#سخن_خدا «١٧» ﺇِﻥَّ ﺍﻟْﻤُﺘَّﻘِﻴﻦَ ﻓِﻲ ﺟَﻨَّﺎﺕٍ ﻭَﻧَﻌِﻴﻢٍ ﻫﻤﺎ...

#سخن_خدا «٣» ﺃﻟَّﺬِﻱ ﺧَﻠَﻖَ ﺳَﺒْﻊَ ﺳَﻤَﻮَﺍﺕٍ ﻃِﺒَﺎﻗﺎً ﻣَّﺎ ﺗ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط