کیوتای که فیک رومیخونید زنگوله روفعال کنیدتا باخبرشید
#خوناشام_کوچولو
پارت30
ویو ا. ت
اومد اروم زیر گوشم گفت
_هی بیب تو دیگه مال منی بعدشم خجالت نکش چون قراره بعدن بد جور به فا. کت بدم
+یاااا
=اخه چرا باید گوشام تیز باشه که اینو بشنوم خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
~چی گفت مگه
=هیچی هیچی
٪• ارع😈
=ارع
٪ پشمامم
، یا به ما هم بگید
"به قیافه جیمین و جیهوپ نگاه کن واضحه که
*، بله کاملا 👍🏻🤣🤣
+الانه از خجالت اب شم برم زیر زمین
_هیونگا ا. ت خجالت کشید بسه دیگه
~چشمممم
=بله دیگه بایدم بگی خو الان دیگه تو دد. یشی
+_یااااا
=~٪*، •" 🤣🤣
=باشه باشه سر به سرتون نمیزاریم
بچه ها گفتن بریم خرید هم بریم لباساشون رو از خونه های خودشون بیاریم
تو این تایم هم منو کوک هی لاو میترکوندیم از شانس تنها نبودیم و لیا و تهیونگ با ما بودن چون از قبل جابه جا شده بودیم
رسیدیم مرکز خرید اعضا به کوک زنگ زدن که دارن میرن لباس و وسیله ها شون رو بزارن و بیان پیش ما
یکم چرخیدیم و خرید کردیم که اعضا اومدن تغییر قیافه داده بودن
+سلام اومدید
٪ یس
"بریم تخته خواب ببینیم
+ارع توهم اونجا یکم بخواب 🤣
" دقیقا
•"=+~٪*، 🤣🤣
رفتیم لباس فروشی هر کدوممون چند تا لباس راحتی و این چیزا خریدیم
=بریم ساحل
"~ارع موافقم
*٪ پایم
،•ارع بریمممم
+پیش به سوی ساحل البت کوک تو که اوکیی
_یس بی. ب
+بریم فقط یه چیز(خجالت خیلی ریز )
+بابابزرگ
، با کی
+یونگی اوپا
*اهااا🤣
+بابابزرگگگگگگ
" ها چته یعنی جانم
+حقا که بابای اومای
"🤣خو جانم چیکارم داری
+خوابت نمیاد
" ن اوکیم
+خب پس بریمممم
_خوناشام کوچولو خودمی دیگه مهربون و با فکر
=اوق حالم بهم خورد بریم بریم
+منتظر بودم کی اینو بگی🤣🤣
رسیدیم ساحل که....
#اد_جئون
شرط 6 تا لایک ❤6تا کامنت 🗨
پارت30
ویو ا. ت
اومد اروم زیر گوشم گفت
_هی بیب تو دیگه مال منی بعدشم خجالت نکش چون قراره بعدن بد جور به فا. کت بدم
+یاااا
=اخه چرا باید گوشام تیز باشه که اینو بشنوم خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
~چی گفت مگه
=هیچی هیچی
٪• ارع😈
=ارع
٪ پشمامم
، یا به ما هم بگید
"به قیافه جیمین و جیهوپ نگاه کن واضحه که
*، بله کاملا 👍🏻🤣🤣
+الانه از خجالت اب شم برم زیر زمین
_هیونگا ا. ت خجالت کشید بسه دیگه
~چشمممم
=بله دیگه بایدم بگی خو الان دیگه تو دد. یشی
+_یااااا
=~٪*، •" 🤣🤣
=باشه باشه سر به سرتون نمیزاریم
بچه ها گفتن بریم خرید هم بریم لباساشون رو از خونه های خودشون بیاریم
تو این تایم هم منو کوک هی لاو میترکوندیم از شانس تنها نبودیم و لیا و تهیونگ با ما بودن چون از قبل جابه جا شده بودیم
رسیدیم مرکز خرید اعضا به کوک زنگ زدن که دارن میرن لباس و وسیله ها شون رو بزارن و بیان پیش ما
یکم چرخیدیم و خرید کردیم که اعضا اومدن تغییر قیافه داده بودن
+سلام اومدید
٪ یس
"بریم تخته خواب ببینیم
+ارع توهم اونجا یکم بخواب 🤣
" دقیقا
•"=+~٪*، 🤣🤣
رفتیم لباس فروشی هر کدوممون چند تا لباس راحتی و این چیزا خریدیم
=بریم ساحل
"~ارع موافقم
*٪ پایم
،•ارع بریمممم
+پیش به سوی ساحل البت کوک تو که اوکیی
_یس بی. ب
+بریم فقط یه چیز(خجالت خیلی ریز )
+بابابزرگ
، با کی
+یونگی اوپا
*اهااا🤣
+بابابزرگگگگگگ
" ها چته یعنی جانم
+حقا که بابای اومای
"🤣خو جانم چیکارم داری
+خوابت نمیاد
" ن اوکیم
+خب پس بریمممم
_خوناشام کوچولو خودمی دیگه مهربون و با فکر
=اوق حالم بهم خورد بریم بریم
+منتظر بودم کی اینو بگی🤣🤣
رسیدیم ساحل که....
#اد_جئون
شرط 6 تا لایک ❤6تا کامنت 🗨
۸۰۹
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.