تک پارتی جین

تک پارتی جین.../

امروز هم مثل همیشه دیر از سرکار برگشت...

من اتم ۳ ساله با جین ازدواج کردم ولی یکساله که باهام سرد رفتار میکنه و دیر از سرکار برمیگرده...

واقعا خسته شدم اصن بهم نگاه هم نمیکنه تا بخواد توجه کنه بسه دیگه امروز میرم بهش میگم...

با عصبانیت شدیدی به سمت اتاقش حمله ور شدم و در رو با شدت باز کردم که دیدم دری که به سمت پشت بوم خونه میره بازه یعنی اونجاس....

رفتم سمت در و با شوک ازش رفتم بالا تا به پشت بوم رسیدم صبر کن اون جینهههههه....

دیدم داره بالای سکو راه میره و به آسمون نگاه میکنه الان میفتههههه...

_جین جیننننن بیا پایییین
×چرا وقتی اینقد ستاره ها قشنگن هممممم
_جین ترو خدا بیا پایین میوفتی
×بیوفتم که چی بشه برای کی مهمه هااااا
_جین تو برای من مهمی برای هیچ کس هم مهم نباشی برای من مهمییییی بفهم و بیا پایین لطفا
×اگه بگم تو زندگیمی ولی دیگه خسته شدم باور میکنی درکم میکنی
_آره آره منم خستم همه خستن ولی بیا پایین(بغض)
×همممم زندگی همینه خوشی ها ناخوشی ها ولی برای من همش ناخوشی بود نبود هممم
_هق خواهش میکنم بیا پایین
×ولی دیگه نمیکشم ولی همیشه به آسمون نگاه کن من اونجا مراقبتم عسلم

و خودش رو پرت کرد پایین....

_نهههههههه جیننننن(گریه و جیغ)

۲ سال بعد....

هرشب به آسمون نگاه میکنم و حسرت اون روز رو میخورم که اگه مث کنه میچسبیدم بهش این اتفاق نمی افتاد ولی تنها جمله ای که منو به خودش امیدوار میکنه اینه که....
《شب پر ستاره باتو خیلی قشنگه》

لایکا رو زیاد کنین حالم زیاد خوب نیست خودمم از این زندگی خسته شدم...🪽🖤

yona_park