جانانمن

#جـانـــان_مــن ... 💖



فروغ وقتی دلش میگرفت

به ایوان میرفت

و دستی به سر و روی شب می کشید

الان دیگه نه ایوانی هست

و نه یه صندلی

که بشینی خلوت کنی با دل خودت در دل شب

منم دلم گرفته

دست میکشم به صفحه شیشه ای گوشیم

یه موسیقی آرام

و هی شعر میخونم

و هی شعر میخونم

و شاید گاهی دستی ببرم به پرده پنجره

و به تماشای شب بشینم

و دلتنگی هام رو از چشمام بیرون بریزم

#گندم
دیدگاه ها (۲)

#جـانـــان_مــن ... 💖 از سر عادت نیستکه وقتی میرویتا دم در ه...

شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا مندر شهر شما عاشق انگشت نما م...

تو به آتش بکش آغوش مرا، رحم نکنکافرم کن، بِنِشین جای خدا، رح...

#جـانـــان_مــن ... 💖 بگو دوستم داریتا درد را فراموش کنمتا ص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط