اولین عشق زندگیم
اولین عشق زندگیم
P37
= م...من....من..
(ویو ا.ت)
اون....اون ....چرا الان باید بیاد ؟؟
نکنه...نکنه بکشش ؟؟
فهمیدم
+هیچی....هیچی نیست
سریع از روی زمین بلند شدم
+ چیزی نیس فقط افتادم اون میخواست کمکم کنه
_( ابروی بالا انداخته)
+ جدی میگم
_ مطمئنی؟
+ اره
با یه نگاه وحشتناک به دختره رفت و سر جاش نشست
رفتم پیشش نشستم
(پرش زمانی به موقع زنگ آخر مدرسه )
زیننگگگگ
از سر جاش بلند شد دستم رو گرفت و کشید از مدرسه اومدیم بیرون و سوار ماشین شدیم
به راننده گفت تند تر بره
رسیدیم خونه
_ واقعا چیزی رو ازم پنهون نمیکنی؟
+ن..نه...چیزی...رو بهتون نمیکنم
کنار میز ایستاده بودم اومد سمتم بهم نزدیک شد دستش رو روی میز گذاشت و من وسط دوتا دستش بودم
صورتش رو نزدیک صورتم آورد
_ اگه بخوای بهم دروغ بگی توصیه نمیکنم فردا بتونی خوب راه بری
چییی؟؟ منظورش چیه؟
نکنه فهمیده؟.
_ هووم فهمیدم
؟؟؟؟
_نمیخوای بگی ؟ باشه خودت خواستی
؟؟؟
+ جییییغغغغغغغ
براید بغلم کرد و بردم توی اتاق روی تخت پرتم کرد
یواش عقب رفتم
پام رو گرفت و کشید
_ هنوزم نمیگی؟
روم خیمه زد کرواتم رو در آورد
دکمه اول رو باز کرد ....دکمه دوم.....دکمه سوم...
دستش رو گرفتم
+م...میگم.....میگم
بلند شد و نشست
_ میشنوم
براش تعریف کردم
_ دوست داری چجوری عذاب بکشه ؟
+ چی؟
_ بکشمش یا فقط اذیتش کنم؟
+ چیزی نه....نه...این...کار ...رو.نکن...کاری...بهش ..نداشته .باش
_ اگه انجامش ندم تو باید بهاش رو پس بدی
+ م...من...
_ پس میکشمش
+ باشه...ب... باشه
P37
= م...من....من..
(ویو ا.ت)
اون....اون ....چرا الان باید بیاد ؟؟
نکنه...نکنه بکشش ؟؟
فهمیدم
+هیچی....هیچی نیست
سریع از روی زمین بلند شدم
+ چیزی نیس فقط افتادم اون میخواست کمکم کنه
_( ابروی بالا انداخته)
+ جدی میگم
_ مطمئنی؟
+ اره
با یه نگاه وحشتناک به دختره رفت و سر جاش نشست
رفتم پیشش نشستم
(پرش زمانی به موقع زنگ آخر مدرسه )
زیننگگگگ
از سر جاش بلند شد دستم رو گرفت و کشید از مدرسه اومدیم بیرون و سوار ماشین شدیم
به راننده گفت تند تر بره
رسیدیم خونه
_ واقعا چیزی رو ازم پنهون نمیکنی؟
+ن..نه...چیزی...رو بهتون نمیکنم
کنار میز ایستاده بودم اومد سمتم بهم نزدیک شد دستش رو روی میز گذاشت و من وسط دوتا دستش بودم
صورتش رو نزدیک صورتم آورد
_ اگه بخوای بهم دروغ بگی توصیه نمیکنم فردا بتونی خوب راه بری
چییی؟؟ منظورش چیه؟
نکنه فهمیده؟.
_ هووم فهمیدم
؟؟؟؟
_نمیخوای بگی ؟ باشه خودت خواستی
؟؟؟
+ جییییغغغغغغغ
براید بغلم کرد و بردم توی اتاق روی تخت پرتم کرد
یواش عقب رفتم
پام رو گرفت و کشید
_ هنوزم نمیگی؟
روم خیمه زد کرواتم رو در آورد
دکمه اول رو باز کرد ....دکمه دوم.....دکمه سوم...
دستش رو گرفتم
+م...میگم.....میگم
بلند شد و نشست
_ میشنوم
براش تعریف کردم
_ دوست داری چجوری عذاب بکشه ؟
+ چی؟
_ بکشمش یا فقط اذیتش کنم؟
+ چیزی نه....نه...این...کار ...رو.نکن...کاری...بهش ..نداشته .باش
_ اگه انجامش ندم تو باید بهاش رو پس بدی
+ م...من...
_ پس میکشمش
+ باشه...ب... باشه
۲.۷k
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.