دلم میخواست

دلم میخواست
می شد مثل اعضا بدن
احساس را هم اهدا کرد !

اصلاً هر کسی
هر چیز به درد بخوری که دارد را باید اهدا کند

وصیت می کردم
احساسم را قسمت کنند
میان هزار زن

هزار زن
با دستانی سرد
و نگاهی بی روح

زنانی که طعم عشق نچشانده اند
که دلشان هرگز نتپیده
که نگاهی هوش از سرشان نبرده
و
طعم گس دلتنگی نچشیده اند

اصلاً می دانی
چیزهای به دردبخور را نباید به گور برد !

باید بخشید و زندگی ها را نجات داد ...
دیدگاه ها (۲)

شخصیت شناسی

تا ماه شدی ، برکه شدم ، باتن تب دار آیینه شدم ، محوشدی، تک...

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفتسرها در گریبان استکسی سر بر نیار...

تلخ منم ..همچون چای سرد که ساعات طولانی نگاهش کرده باشی ..و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط