part8
#part8
#part9
#abtin
دیدم دلسا خوابش برده
سرش افتاده روی صندلی
سرشو بلند کردم گذاشتم روی زانوم
#arsalan
دیانا
#diyana
جان
#arsalan
میگم اینجا رستوران هست
نگه دارم بریم یه شام بخوریم
#diyana
دلسا بچم خوابیده ارسلان
بذار ببینم بیدار میشه
بعدش بریم پاساژ
یکم خرید کنم واسه دلسا
#arsalan
اوکی آروم فقط ها بیدارش کن
#diyana
آبتین آروم دلسا رو بغلش کن
از ماشین پیاده شو
#abtin
باشه
بغلش کردم مثل کوالا توی بغلم بود
#diyana
رفتم موهاشو ناز کردم
دلسای قشنگم پاشو مامانی
#delsa
چشم هامو باز کردم
دیدم توی بغل آبتینم
سرمو گذاشتم روی شونش
بذارم زمین
#arsalan
رفتیم داخل
رستوران خوب چی می خورید
#delsa
من قارچ سوخاری با سیب زمینی
#diyana
منم هر چی تو بخوری
عشقم
#abtin
بابا منم همین که
دلسا می خوره می خورم
#arsalan
اوکی رفتم سفارش دادم
نشستیم
#delsa
گوشی مو در آوردم
مامانی جونم میای با هم
عکس بگیریم
که آبتین گوشی مو گرفت
#abtin
بدهههه با ( داد)
#arsalan
دلسا زشته دخترم داد نزن
#delsa
گوشی رو ازش گرفتم
رفتم بیو دلوین رو خوندم
نوشته بود
کارما یعنی من و تو
همون جا پیام دادم بهش
منظورش کیه
#delvin
هیچی بابا
ج هست
#delsa
عا منم خررر
گوشی رو خاموش کردم
گذاشتم روی میز
سفارش هارو اوردن
انقدر گشنم بود
تند تند می خوردم
#abtin
خفه میشی ها
آروم بخور
#diyana
ارسلان من دیگه سیر شدم
نمی خورم
#arsalan
چرا نفسم چی میخوای
باز بگو واست بگیرم
#diyana
هیچی نگران دلسام
غذاهامونو خوردیم
ارسلان حساب کرد
رفتیم توی ماشین
#delsa
بابایی میشه بیام جلو بشینم
لطفا
#arsalan
هر چی مامانت بگه
#diyana
اشکال نداره زندگیم
برو بشین
#delsa
میسییی لپشو بوس کردم
رفتم نشستم جلو
مامان هم نشست پشت پیش
آبتین
#arsalan
خوب چه آهنگی واسه دختر
قشنگم بذارم
#delsa
آهنگ من بی تفاوت نیستم
پانیذ رو بذار خیلی مودمه الان
#arsalan
اوکی گذاشتم
بعد از ۲ ساعت رسیدیم
پیاده شید
#delsa
بابا ارسلان
#arsalan
جانم
#delsa
میشه بعد اینکه یکم
خستگیت در اومد بریم
پاساژ
#arsalan
اره فدات شم من
#delsa
پیاده شدیم
رفتیم داخل ویلا
اوه مای گاد
اخ جوننن شنااا می کنمم
#abtin
پیاده شدم دست دلسا رو گرفتم
داغ بود حرارت گرمی داشت
#delsa
یهو دستمو گرفت
تپش قلب گرفتم
خیلی حس خوبی بود
ولی من نمی خواستم هیچ وقت
رل بزنه
چون دیگه من و یادش می ره
اونو دوست داره
حمایت شه
❤️🩹✨
#part9
#abtin
دیدم دلسا خوابش برده
سرش افتاده روی صندلی
سرشو بلند کردم گذاشتم روی زانوم
#arsalan
دیانا
#diyana
جان
#arsalan
میگم اینجا رستوران هست
نگه دارم بریم یه شام بخوریم
#diyana
دلسا بچم خوابیده ارسلان
بذار ببینم بیدار میشه
بعدش بریم پاساژ
یکم خرید کنم واسه دلسا
#arsalan
اوکی آروم فقط ها بیدارش کن
#diyana
آبتین آروم دلسا رو بغلش کن
از ماشین پیاده شو
#abtin
باشه
بغلش کردم مثل کوالا توی بغلم بود
#diyana
رفتم موهاشو ناز کردم
دلسای قشنگم پاشو مامانی
#delsa
چشم هامو باز کردم
دیدم توی بغل آبتینم
سرمو گذاشتم روی شونش
بذارم زمین
#arsalan
رفتیم داخل
رستوران خوب چی می خورید
#delsa
من قارچ سوخاری با سیب زمینی
#diyana
منم هر چی تو بخوری
عشقم
#abtin
بابا منم همین که
دلسا می خوره می خورم
#arsalan
اوکی رفتم سفارش دادم
نشستیم
#delsa
گوشی مو در آوردم
مامانی جونم میای با هم
عکس بگیریم
که آبتین گوشی مو گرفت
#abtin
بدهههه با ( داد)
#arsalan
دلسا زشته دخترم داد نزن
#delsa
گوشی رو ازش گرفتم
رفتم بیو دلوین رو خوندم
نوشته بود
کارما یعنی من و تو
همون جا پیام دادم بهش
منظورش کیه
#delvin
هیچی بابا
ج هست
#delsa
عا منم خررر
گوشی رو خاموش کردم
گذاشتم روی میز
سفارش هارو اوردن
انقدر گشنم بود
تند تند می خوردم
#abtin
خفه میشی ها
آروم بخور
#diyana
ارسلان من دیگه سیر شدم
نمی خورم
#arsalan
چرا نفسم چی میخوای
باز بگو واست بگیرم
#diyana
هیچی نگران دلسام
غذاهامونو خوردیم
ارسلان حساب کرد
رفتیم توی ماشین
#delsa
بابایی میشه بیام جلو بشینم
لطفا
#arsalan
هر چی مامانت بگه
#diyana
اشکال نداره زندگیم
برو بشین
#delsa
میسییی لپشو بوس کردم
رفتم نشستم جلو
مامان هم نشست پشت پیش
آبتین
#arsalan
خوب چه آهنگی واسه دختر
قشنگم بذارم
#delsa
آهنگ من بی تفاوت نیستم
پانیذ رو بذار خیلی مودمه الان
#arsalan
اوکی گذاشتم
بعد از ۲ ساعت رسیدیم
پیاده شید
#delsa
بابا ارسلان
#arsalan
جانم
#delsa
میشه بعد اینکه یکم
خستگیت در اومد بریم
پاساژ
#arsalan
اره فدات شم من
#delsa
پیاده شدیم
رفتیم داخل ویلا
اوه مای گاد
اخ جوننن شنااا می کنمم
#abtin
پیاده شدم دست دلسا رو گرفتم
داغ بود حرارت گرمی داشت
#delsa
یهو دستمو گرفت
تپش قلب گرفتم
خیلی حس خوبی بود
ولی من نمی خواستم هیچ وقت
رل بزنه
چون دیگه من و یادش می ره
اونو دوست داره
حمایت شه
❤️🩹✨
۵.۶k
۱۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.