cute and dark
cute and dark
part 2
میسو«میدونی که..مین جه و میچا در به در دنبال شوهرن
هوپی«و تو خودتم نیستی؟
میسو«سانشاینکم بخدا من پاکم پاککـ
هوپی«آهای مردمم..خواهر من پاک ترینه پاک ترییین•-•
میسو«اصلا من میرم لباس میپوشمم
هوپی«بفرمایید خانم
میسو«میشه یکمم سوجو بزنم؟
هوپی«خوبه الان گفتم نه
میسو«سانشاینممم..اوپااا
هوپی«اگه فکر کردی میتونی با سانشاین و اوپا خرم کنی..آفرین تو خیلی باهوشی
میسو«هورااا
هوپی«دقیقا عین بچه های پنج ساله ای~-~
لبخندی زدم و بپر بپر وارد اتاقم شدم..شهر شامه اینجاا..بین اون همه شلختگی یکی از لباسای خوشگلمو انتخاب کردم و روی تختم گذاشتم..پشت میز آینهام نشستم و شروع به شونه کردن موهام کردم ولی مگه باز میشدن..دادی کشیدم هیونگ سریع جلوم ظاهر شد
جیهوپ«باز موهات؟بده به من شونه رو
هوپی تنها کسیه ک زورش به گره های موهام میرسه پس با ذوق شونه رو بهش دادم و با لطافت موهامو صاف کرد..منم تو این حین یه آرایش لایت کردم،تموم شدن برق لبم مصادف با تموم شدن شونهی موهام بود..لبخندی زدم و برگشتمو هیونگیو بوسیدم
هوپی«عجب..کیوتچهه
#دانلود_این_داداشا
کفشای پاشنه بلندمو کنار گذاشتم و رفتم سراغ لباسام..ولی چرا غیب شدن؟اصلا کجانن؟کلی فک کردم ک یادم افتاد روی تخت گذاشتمشون..سریع پوشیدمشون و کفشامو پام کردم ساعت 12 و نیم بود
میسو«هیوونگگ..بریمم؟دیر میشهه
هوپی«آرام دختر جفتتم..بریم..
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم..باز ذوق به بیرون نگا میکردم
میسو«اول بریم سراغ دخترا..
هوپی«اوکیه..ولی اینجا یکم سرد نیست؟
میسو«الحق که داداشمییی..موزیککک
آهنگ مورد علاقمو پلی کرد و عین بچها تا خونه دخترا میرقصیدم..دونه دونه دخترارو سوار کردیم ک ساعت 1 شد..آدرس رو به هوپی دادمو در کافه وایساد
جیهوپ«عه وا..منمک اینجا قرار دارم
میسو«عهه؟پس از خودمونی..خب داداشم میخای پارتنر خواهر جونیت بشی؟
جیهوپ«بله بله
دست جیهوپو گرفتم و وارد شدیم،بوی عود فضا رو پر کرده بود ک باعث شد محو شم
جیهوپ«من میدونمو تو اگه بخای محو بوی عود شی یا بخریش
میسو«یااعععع
سر میز نشستیم ک با دیدن یونگی پوکر فیس جلوم خشک شدم..مین جه و میچا هم لکنت گرفتن
مین جه«هیونگ میشه من بجای میسو پارتنرت باشممم؟اینجا خیلی ترسناکه..اصلا باد سرد میوزه
جیهوپ«خب خاهر جونی..پارتنر جدید مبارکک
میسو«یااا منو فروختیی؟؟
تا میخاستم غر بزنم یه پسره دهن باز کرد
سون دول«عمم..فک کنم اینجا فقط منو نمیشناسید..من گو سون دول هستم..
like : 10
com : 15
part 2
میسو«میدونی که..مین جه و میچا در به در دنبال شوهرن
هوپی«و تو خودتم نیستی؟
میسو«سانشاینکم بخدا من پاکم پاککـ
هوپی«آهای مردمم..خواهر من پاک ترینه پاک ترییین•-•
میسو«اصلا من میرم لباس میپوشمم
هوپی«بفرمایید خانم
میسو«میشه یکمم سوجو بزنم؟
هوپی«خوبه الان گفتم نه
میسو«سانشاینممم..اوپااا
هوپی«اگه فکر کردی میتونی با سانشاین و اوپا خرم کنی..آفرین تو خیلی باهوشی
میسو«هورااا
هوپی«دقیقا عین بچه های پنج ساله ای~-~
لبخندی زدم و بپر بپر وارد اتاقم شدم..شهر شامه اینجاا..بین اون همه شلختگی یکی از لباسای خوشگلمو انتخاب کردم و روی تختم گذاشتم..پشت میز آینهام نشستم و شروع به شونه کردن موهام کردم ولی مگه باز میشدن..دادی کشیدم هیونگ سریع جلوم ظاهر شد
جیهوپ«باز موهات؟بده به من شونه رو
هوپی تنها کسیه ک زورش به گره های موهام میرسه پس با ذوق شونه رو بهش دادم و با لطافت موهامو صاف کرد..منم تو این حین یه آرایش لایت کردم،تموم شدن برق لبم مصادف با تموم شدن شونهی موهام بود..لبخندی زدم و برگشتمو هیونگیو بوسیدم
هوپی«عجب..کیوتچهه
#دانلود_این_داداشا
کفشای پاشنه بلندمو کنار گذاشتم و رفتم سراغ لباسام..ولی چرا غیب شدن؟اصلا کجانن؟کلی فک کردم ک یادم افتاد روی تخت گذاشتمشون..سریع پوشیدمشون و کفشامو پام کردم ساعت 12 و نیم بود
میسو«هیوونگگ..بریمم؟دیر میشهه
هوپی«آرام دختر جفتتم..بریم..
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم..باز ذوق به بیرون نگا میکردم
میسو«اول بریم سراغ دخترا..
هوپی«اوکیه..ولی اینجا یکم سرد نیست؟
میسو«الحق که داداشمییی..موزیککک
آهنگ مورد علاقمو پلی کرد و عین بچها تا خونه دخترا میرقصیدم..دونه دونه دخترارو سوار کردیم ک ساعت 1 شد..آدرس رو به هوپی دادمو در کافه وایساد
جیهوپ«عه وا..منمک اینجا قرار دارم
میسو«عهه؟پس از خودمونی..خب داداشم میخای پارتنر خواهر جونیت بشی؟
جیهوپ«بله بله
دست جیهوپو گرفتم و وارد شدیم،بوی عود فضا رو پر کرده بود ک باعث شد محو شم
جیهوپ«من میدونمو تو اگه بخای محو بوی عود شی یا بخریش
میسو«یااعععع
سر میز نشستیم ک با دیدن یونگی پوکر فیس جلوم خشک شدم..مین جه و میچا هم لکنت گرفتن
مین جه«هیونگ میشه من بجای میسو پارتنرت باشممم؟اینجا خیلی ترسناکه..اصلا باد سرد میوزه
جیهوپ«خب خاهر جونی..پارتنر جدید مبارکک
میسو«یااا منو فروختیی؟؟
تا میخاستم غر بزنم یه پسره دهن باز کرد
سون دول«عمم..فک کنم اینجا فقط منو نمیشناسید..من گو سون دول هستم..
like : 10
com : 15
۴.۷k
۲۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.