اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد
پارت ۵۹
(ویو نابی)
به سمت خونه رفتم با کسی که روبه رو شدم .....
جونگ کوک و هیونگ سو داشتن گیم می زدن دستم داشت خون ریزی می کرد
نابی: هیونگ سو.....میشه کمکم کنی
هیونگ سو و جونگ کوک نگام کردن هیونگ سو سریع اومد سمتم دستم گرفت
هیونگ سو: خوبی....چی شد ....بیا دستت پانسمان کنم
سریع روی مبل نشوندم و سریع رفت سمت آشپزخونه
نگاه های بی تفاوت جونگ کوک خیلی درد داشت ولی مهم نبود
قلبم به شدت درد می کرد باید گریه کنم وگرنه نمی تونم نفس بکشم
هیونگ سو سریع اومد سمتم دستام شروع کرد تمیز کردن درد داشت
ولی نه به اندازه درد قلبم هیونگ سو نگاهش بهم داد
هیونگ سو: می خوام دارو بزنم اگه سوزش می گیره
نابی: هوم....
یهو روی دستام ریختش درد شدیدی داخل دستم پیچید اشک داخل چشمام
جمع شد خواستم جیغ بزنم که یهو هیونگ سو سرم داخل بغلش کشید که
جیغم داخل بغلش خفه شد
هیونگ سو: آروم باش.....من پیشتم
گریه هام شدت گرفت ولی نه بخاطر درد دستم بخاطر درد قلبم
با صدای گریه و لرزون گفتم
نابی: باشه.....
نگاهای بی تفاوت جونگ کوک هم بیشتر نابودم می کرد
از بغل هیونگ سو اومدم بیرون دستام پانسمان کرد
نابی: ممنون
هیونگ سو نگاهی به بهم کرد
هیونگ سو: چجوری دستت بریدی......چرا از سمت بیرون اومدی
نابی: با کاردک مجستمه سازی.....دیشب داخل اتاق کار رفتم و درگیر طراحی شدم
و الان تموم شد وقتی خواستم قلمو بزارم روی میز کاردک دستم برید
هیونگ سو: بیا ببرمت اتاقت قرصت بخور بخواب
نابی: خودم می رم
هیونگ سو: ............................
دیدگاه ها (۱۳)

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۶۰(ویو جونگ کوک)هیون...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۶۱(ویو نابی)رفتم پای...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۵۸(ویو نابی)جونگ کوک...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۵۷(ویو نابی)کم کم نگ...

ارمان عشق و نفرت پارت 5صبح شد آت خیلی درد داشت کوک رفت غذا پ...

رمان عشق و نفرت جنبه ندارید لطفاً نخونیدپارت۸ویو ات : ما رفت...

سناریووقتی باهات دارن دعوا میکنن که یهو یه بشقاب رو برمیدارن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط